پيام نفت -رسانه خبري تحليلي نفت، گاز و انرژي : چرا٩٤نخبه ي صنعت نفت مهاجرت كردند؟
چهارشنبه، 28 آبان 1399 - 09:17 کد خبر:45672
اگر به سال ۹۲ برگردم ديگر وزير نخواهم شد!" ابراز ندامتي كه حالا تنها يكي از اثرات آن از دست دادن نيمي از نيروهاي انساني متخصص و دوره ديده در دانشگاه صنعت نفت بود كه هر كدام مي‌توانستند مديران و كارمندان جوان پر شور و نشاطي باشند

پيام نفت:
خبرگزاري تسنيم/زينب اميدي: ماجراي غم‌انگيز دانشجويان دانشگاه صنعت نفت در هفته‌هاي گذشته بار ديگر مطرح شد. زماني كه مهاجرت 94 نفر از آنها بعد از 6 سال بلاتكليفي منتشر شده است.

دانشجوياني كه سال 95 مقابل وزارت نفت اعتصابي دوازده روزه كردند، اما علي رغم تحصن شبانه روزي آن‌ها در هواي سرد، هيچ‌كدام از مسئولان دانشگاه و وزارت نفت نه تنها واكنشي براي بهبود وضعيت بلاتكليفي دانشجويان ندادند، بلكه وزير نفت در گفت‌وگويي اعلام كرد: «با اعتصاب و تحصن كسي را استخدام نمي‌كنيم!»

ماجرا از كجا شروع شد؟

خرداد 94 لااقل براي دانشجو‌هاي دانشگاه صنعت نفت كه ناگهان در تعليق فرو رفتند تاريخ فراموش نشدني شد چراكه آينده شغلي‌انها تاحدزيادي به خطر افتاده بود آن هم تنها به اين خاطر كه وزير نفت ابلاغيه‌اي به اين شرح صادر كرده بود: «ممنوعيت هرگونه استخدام و جذب نيروي انساني در تمامي دستگاه‌هاي تابعه وزارت نفت و بسط آن به دانش‌آموختگان ممتاز دانشگاه صنعت نفت».

مصائب دانشجويان صنعت نفت؛ "همه چيز بيشتر شبيه شوخي بود!"

حالا پس از گذشت شش سال از آن روز، مشخص شد وعده عبدالنبي هاشمي، رئيس دانشگاه صنعت نفت در خصوص اينكه «مصوبه وزارت نفت ظرف دو هفته آينده در خصوص برداشتن شرط معدل و استخدام تا ورودي 94 براي جذب فارغ التحصيلان اين دانشگاه ابلاغ مي‌شود» صرفاً يك ترفند براي پايان تجمع‌ها و اعتصابات ده، دوازده روزه دانشجويان و رهايي زنگنه از استيضاح بوده است.

صدور ابلاغيه وزير نفت در مورخ 19 خرداد ماه سال 94، مبني بر ممنوعيت هرگونه استخدام و جذب نيروي انساني در تمامي دستگاه‌هاي تابعه وزارت نفت و بسط آن به دانش‌آموختگان ممتاز دانشگاه صنعت نفت، علي رغم امتيازات و وعده‌هاي داده شده در دفترچه انتخاب رشته كنكور سراسري، سرنوشت فارغ التحصيلان و دانشجويان اين دانشگاه را در هاله‌اي از ابهام فرو برد و تا به امروز آن‌ها را لنگ در هوا باقي نگاه داشته است. ابهاماتي كه پس از گذشت حدود شش سال نه تنها رفع نشده بلكه مشكلات فراواني براي دانشجويان و فارغ التحصيلان اين دانشگاه به وجود آورده است.دانشجوياني كه طبق تعهد داده شده بايد در اولويت استخدام قرار مي‌گرفتند، اكنون و پس از فارغ التحصيلي با مشكل بيكاري و تبعات اجتماعي و خانوادگي حاصل از آن دست و پنجه نرم مي‌كنند و همه اين‌ها در حالي است كه طبق اسناد و مدارك وزارت نفت با كمبود شديد نيرو مواجه است. وزير نفت سال 95 در صحن علني مجلس از وجود 100 هزار نيروي مازاد وزارت نفت خبر داده بود و هيچ‌گاه فكرش را هم نمي‌كرد كاركنان وزارتخانه اش به شدت به اين خبر واكنش نشان دهند. زنگنه در بخشي از اظهارات خود درباره تغييرات در سيستم پرسنلي وزارت نفت گفته بود: «سيستم پرسنلي يكي از مشكلات اين وزارتخانه است كه متاسفانه سبب شده 100 هزار نيروي اضافه در اين وزارتخانه وجود داشته باشند و با تمام واگذاري‌هاي صورت گرفته همچنان 80 هزار نفر نيروي مازاد در وزارت نفت وجود دارد.»


اظهارات زنگنه درباره مازاد بودن نيرو‌ها در حالي صورت گرفت كه بسياري از مديران وزارت نفت از نيرو‌هاي بازنشسته هستند كه با آمدن زنگنه به وزارتخانه، آن‌ها نيز دوباره مشغول به كار شده‌اند. پس از صحبت‌هاي آقاي وزير در مجلس حالا اين كاركنان هستند كه در نامه‌اي خشمگينانه پرده از اتفاقات جديدي برمي‌دارند كه نشان مي‌دهد رفتار آقاي وزير با كاركنان خود هيچ‌گاه صميمي نبوده است. زنگنه كه ظاهرا رضايت چنداني به حضور دانشگاه نفت در وزارتخانه خود ندارد، معتقد است اگر دانشجويان وابسته به وزارت نفت شوند، رفتار كارمند گونه پيدا مي‌كنند و از خلاقيت آن‌ها كاسته مي‌شود.

تابستان سال 96 دانشجويان صنعت نفت، با برپايي يكي از طولاني‌ترين تجمعات اعتراضي مقابل مجلس، موجب شدند پاي زنگنه به خانه ملت باز شود. او هم با عقب‌نشيني ظاهري مدعي شد مساله بورسيه دانشجويان حل خواهد شد. اما زنگنه در سخنراني روز پنج‌شنبه (4 شهريورماه 95) خود در حاشيه بازديد از منطقه گازي پارس جنوبي گفته بود: «براي ايجاد تخصص‌هاي لازم در طرح‌هاي وزارت نفت، دانشجويان شهرستان عسلويه بورسيه مي‌شوند». اما دانشجويان دانشگاه صنعت نفت و فعالين توئيتري پس از اعلام راي ديوان عدالت اداري مبني بر محكوميت وزارت نفت و بيژن زنگنه، در توئيتر به اين مساله واكنش نشان دادند.

ايران به مقصد آلبرتا!

حالا پس از انتشار خبر مهاجرت تعدادي از دانشجويان دانشگاه صنعت نفت تصميم گرفتم با يكي از اين دانشجويان كه دوماه ديگر كشور را به مقصد كانادا و دانشگاه آلبرتا ترك مي‌كند صحبت كنم.

اين دانشجو مي‌گويد: من طي چهار سال گذشته به عنوان يكي از نمايندگان دانشجويان صنعت نفت خيلي پيگير رسيدگي به مشكلاتمان بودم؛ اما نهايتا كار نتيجه بخش نبود و ما امروز شاهد مهاجرت تعداد زيادي از اين دانشجويان هستيم. ما زمان انتخاب رشته با استناد به چيزي كه در دفترچه كنكور آماده بود و قول استخدام و جذب در وزارت نفت با رتبه هاي تك رقمي و دو رقمي دانشگاه هايي مثل شريف و اميركبير را رها و به اهواز رفتيم.

وي ادامه داد: پس از ورود آقاي زنگنه به وزارت نفت اين بحث مطرح شد كه دانشجويان به سه گروه الف، ب و ث تقسيم شوند و فيلتر ديگري غير از كنكور براي جذب دانشجويان قرار گرفت. يعني علاوه بر كنكور بايد يك آزمون و پس از آن مصاحبه مي‌داديم تا بعد تصميم بگيرند ما مي‌توانيم وارد وزارت نفت شويم يا نه! براي دانشجوياني كه در همان لحظه ورود به اين دانشگاه با رتبه هاي خود جزو نخبه‌هاي كشور محسوب مي‌شدند.

اين دانشجوي صنعت نفتي افزود: سال 94 شيوه نامه الحاقي و عطف به ما سبق شدن آن، مشكلات گروه الف دانشجويان شروع شد. بعد اين كار بحث آمار بالاي ورودي‌ها را مطرح كردند كه اين‌ها 20 هزار نفرند در حالي كه دو هزار پانصد نفر مجموعا در چهار دانشكده اهواز، تهران، آبادان و محمود آباد مشغول تحصيل بودند. اين‌ها در حالي صورت گرفت كه طي همان سال‌ها آقاي زنگنه سخن از كمبود نيروي انساني در وزارت نفت را مطرح نمودند؛ اما از جذب دانشجويان صنعت نفت جلوگيري كردند. پس جايگزين كساني كه بازنشسته مي‌شوند چه كساني هستند؟

وي يادآور شد: مشكل ديگر ما دانشجويان رشته‌هاي تخصصي بود كه خوانده بوديم. دانشجويي به پشتوانه قول وزارت نفت دكتري بعضي مديران وزارت نفت سنخيتي با شعار جوان گرايي ندارند حفاري خوانده يا در رشته‌هاي مديريت حقوق نفت گاز يا مديريت مخازن نفت تحصيل كرده است. مثلا دانشگاه صنعت نفت به صورت اختصاصي در شاخه مهندسي شيمي گرايش آتش را ايجاد و برايش دانشجو جذب كرد؛ خب اين آدم الان در بازار كار كجا كاريابي شود؟ خيلي از رشته هاي تخصصي صنعت نفت فقط براي كار در وزارت نفت و شركت‌هاي آن مطرح شده و بازار كار خارجي برايشان تعريف نشده است. اين روزها به اسم جوان گرايي مديراني در وزارت نفت سر كار هستند كه هيچ سنخيتي با اين مفهموم ندارند. خيلي ها تا قبل از سال 92 هيچ سابقه‌اي در صنعت نفت كشور نداشتند اما تمامي پست ها بين باشگاه خودشان تقسيم مي‌شود‌.
اين دانشجو با اشاره به مهاجرت 94 دانشجوي صنعت نفت خاطرنشان كرد: آمار دقيقتر آن طي شش سال گذشته بالغ بر 200 نفر است كه در ميان آن‌ها بسياري از دوستان خود من هم بودند‌. در اين ليست نام بسياري از دانشجويان نيامده است. در كنار اين آمار 90 نفر از دانشجويان به علت عدم جذب در وزارت نفت و نبود درآمد براي گذران زندگي، تصميم به تغيير رشته و حتي خارج شدن از فيلد مهندسي و ورود به رشته هاي پزشكي كردند. من هم تا پارسال در تمامي تجمعات و جلسات حضور پيدا مي‌كردم حتي بعد راي دادگاه در سال 97 در يكي از شركت هاي خصوصي وابسته وزارت نفت مشغول به كار شدم اما اولين حقوق من را بعد هفت ماه دادند! من هم متاهل بودم و شرايط سختي را با گراني‌ها و نبود حقوق مي‌گذراندم. براي مني كه مدرك فوق ليسانس داشتم و عضو ستاد ملي نخبگان هستم تحمل اين شرايط خيلي سخت بود چون حتي ديگر پول كرايه خانه‌ام را هم نداشتم. وقتي مي‌ديدم كسي كه ديپلم دارد بالا دستي من است و بيشتر حقوق مي‌گيرد. به همين خاطر سال گذشته تصميم به اپلاي گرفتم و دوماه ديگر كشور را به مقصد كانادا ترك خواهم كرد.

وي با اشاره به واگذاري دانشگاه صنعت نفت توسط آقاي زنگنه گفت: با ورود مرجع قضايي و راي ديوان عدالت اداري اين قضيه منتفي شد وگرنه دانشگاه در دوره وزارت آقاي زنگنه واگذار مي‌شد و ما علت عداوت ايشان را با اين دانشگاه نمي‌دانيم. نتيجه تمامي اين كارها اجحاف در حق نخبگان و جوانان اين مملكت شد. من داخل سه آزمون شركت خصوصي وزارت نفت قبول شدم اما در مصاحبه من را رد مي‌كردند. اين در حالي است كه وقتي من رزومه‌ام را به دانشگاه كانادا فرستادم آنها نه تنها استقبال كردند حتي هزينه تحصيل من را هم مي‌دهند و بابت درس خواندنم نيز هزينه پرداخت مي‌كنند؛ آن هم بدون دادن هيچ گونه تعهد نامه‌اي از جانب من.

اين دانشجو در آخر گفت: من طي اين شش سال خيلي تلاش كردم حق ضايع شده بچه هاي صنعت نفت را برگردانيم اما ديگر خسته شدم از بس كه هيچ كس صداي ما نشنيد و مجلس هم هيچ كمكي نكرد. اميدوارم روزي برسد كه بتوانيم طبق گفته رهبر با تكيه بر جوانان مومن و انقلابي كشور را به سمت اهدافي كه دارد نزديك كنيم.

حواشي كه كار را پيچيده‌تر كرد

هم‌زمان با شروع جلسات بررسي صلاحيت وزراي پيشنهادي دولت دوازدهم، مسئله استخدام نمايندگان در وزارت نفت به صدر رسانه‌هاي منتقد دولت راه يافت. بعضي‌ها معتقد بودند رسانه‌هاي منتقد براي تخريب زنگنه دروغ‌پردازي مي‌كنند. لاريجاني رئيس وقت مجلس، اما خيلي سريع واكنش نشان داد و تأكيد كرد اگر متوجه شود زنگنه از نمايندگان فعلي كسي را به استخدام نفت درآورده است با وي برخورد مي‌كند.
ماجرا به همين‌جا ختم نشد. نامه حمايت نمايندگان ادوار مجلس از وزير پيشنهادي نفت منتشر مي‌شود و پس از آن فرزند يكي از نمايندگان مجلس دهم به پژوهشگاه نفت مي‌رود و موجب مي‌شود اين ماجرا كه با واكنش‌هاي زيادي همراه شده حتي به رسانه ملي هم كشيده شود. مجري از زنگنه درباره استخدام دختر يكي از نمايندگان در وزارت نفت سؤال مي‌پرسد. ژنرال در پاسخ مي‌گويد: اين خانم PhD داشت! مجري در ادامه مي‌پرسد اگر دختر نماينده هم نبود باز استخدام مي‌شد. زنگنه جواب مي‌دهد: ممكن بود بشود!

استخدام دختر نماينده مجلس با واكنش دانشجويان دانشگاه صنعت نفت مواجه و بيانيه‌اي صادر شد. در بخشي از اين بيانيه آمده است: «درحالي‌كه بسياري از دانش‌آموختگان مقطع دكتراي رشته‌هاي نفتي در دانشگاه صنعت نفت و ساير دانشگاه‌هاي تراز اول كشور بيكار هستند، يك خانم دانش‌آموخته مقطع دكتراي رشته شيمي‌فيزيك از دانشگاه آزاد، تنها بر اساس نظام شايسته‌سالاري و نه رانت جايگاه نمايندگي پدرش، حائز شرايط جذب در وزارت نفت شناخته‌شده است!» وزير نفت، اما معتقد است علت عدم استخدام، نيرو‌هاي مازادي است كه در وزارت نفت حضور دارند.
اين در حالي است كه آمار دقيقي از نيرو‌هاي مازاد وجود ندارد و طي اين سال‌ها بسياري از دانشجويان صنعت نفت در آزمون و يا مصاحبه‌اي كه تحت عنوان شرط جذب عنوان شد رد شدند.

گناه ما چيست؟/ طي اين شش سال زندگي خيلي‌‌ها از هم پاشيد

يكي از اين دانشجويان فارغ التحصيل گروه الف مقطع كارشناسي ارشد رشته مهندسي شيمي با معدل 17.46( ورودي سال 92) و مقطع كارشناسي رشته مهندسي شيمي رتبه اول با معدل 18.39(ورودي سال 88) از دانشگاه صنعت نفت است كه در خصوص مشكلات خود طي اين سال‌ها مي‌گويد: كاريابي بنده طبق روال قانوني سابق در آبان ماه 93 براي شركت گاز استاني انجام شد.

بعد از قبولي در مصاحبه علمي و فني انجام گرفته از سمت شركت مذكور،سمت مهندس براورد براي من تاييد شد و بعد مراحل عدم سوپيشينه، هسته گزينش و مرحله طب صنعتي را طي نموده اما در مرحله شروع به كار، صدور و اجراي ابلاغيه هاي عطف به ماسبق شده مانع از جذب من شد. طبق آن ابلاغيه اعلام كردند: شروع به كار و اخذ كد مجوز منوط به امضاي شخص جناب وزير نفت قرار داده شده و طي پيگيري هاي انجام شده اعلام شد حسب ضوابط ابلاغي جديد، جذب فارغ التحصيلان گروه الف دانشگاه نفت پس از طي فرآيند جديد ارزيابي صورت ميگيرد. بعد از آن هم ما را به ارزيابي دعوت كردند و مثل آب خوردن 80 درصد افراد را رد كردند و بعد هم اعلام شد در اين مرحله پذيرفته نشديد و استخدامتان منتفي هست و از ليست كاريابي حذف شديد.

وي ادامه مي‌دهد: مهندس بيطرف معاون وقت وزير نفت در جلسه كميسيون آموزش مجلس در تاريخ 26 آذرماه 96 معترف شدند كه وزارت متعهد به جذب ما فارغ التحصيلان گروه الف هست و قول دادند كه ما را جذب كنند ولي الان نزديك به 3 سال است كه از آن تاريخ و از آن جلسه مي‌گذرد و هيچ اتفاقي براي ما نيافتاده و همه اين وعده‌ها شبيه وعده هاي سابق وزارت در جلسات مختلف كميسيون انرژي و آموزش و اجتماعي مجلس كذايي بود.

اين فارغ التحصيل صنعت نفت افزود: به خدا ما هرگز باعث و باني اين مشكل را نمي بخشيم. جناب زنگنه چه مي‌داند كه اين 6 سال چه به روز تك تك اين بچه‌ها و خانواده‌هايشان گذشت؟ خيلي‌ها افسردگي گرفتند، خيلي‌ها زندگي‌شان از هم پاشيد و كارشان به جدايي كشيد، خيلي‌ها از اين مملكت رفتند و هزاران مشكل ديگر و... . اين را بدانيد كه هيچ‌كدام از بچه‌هاي نفت كه از اين مملكت رفتند و قصد دارند بروند به دلخواه خودشون اين كار را نكردند بلكه از سر اجبار و ناچاري رفتند. عِرقي كه به وطن دارند قلبشان براي اين خاك مي‌تپد و عاشق خدمت به مملكت هستند؛ ولي افسوس و صد افسوس كه مسئولين وزارت نفت قدرشان را نمي‌دانند و بهايي براي اين نيروي انساني متخصص قائل نيستند.

پايان يك تراژدي...

اخيراً زنگنه گفته است "اگر به سال 92 برگردم ديگر وزير نخواهم شد!" ابراز ندامتي كه تنها يكي از اثرات آن از دست دادن نيمي از نيروهاي انساني متخصص و دوره ديده در دانشگاه صنعت نفت بود كه هركدام مي‌توانستند مديران و كارمندان جوان پر شور و نشاطي باشند و هواي تازه‌اي در وزارت نفت به جريان بيندازند اما حالا نيمي از آنها مهاجرت كردند و نيمي ديگر همچنان ميان زمين و آسمان معلق‌اند.

اين در حالي است كه خروج نيروي انساني نخبه و ماهر از كشور نه تنها منجر به ضعف اقتصادي در كشور مي‌شود بلكه به موازات آن وابستگي به كشور‌هاي ديگر را نيز به همراه خواهد داشت. اتفاقات رخ داده  طي چند سال اخير در دانشگاه صنعت نفت، نمونه بارزي از مديريت ضعيف منابع انساني و ثروت در بدنه وزارت نفت است.