پيام نفت -رسانه خبري تحليلي نفت، گاز و انرژي : اشتباه فاحش استالين در ايران
پنجشنبه، 15 اسفند 1398 - 05:20 کد خبر:45447
پيام نفت:

نيروهاي اتحاد جماهير شوروي در 23 اوت 1941، وارد منطقه شمالي ايران شدند.

علت ورود ارتش شوروي به خاك ايران بنا به اسناد رسمي: — "به منظور تامين امنيت مرزها از وجود خرابكاران آلمانيِ تحت حمايت دولت ايران، و براي جلوگيري از حملات نيروهاي ايراني عليه مرزهاي ما، دولت شوروي بر اساس فصل 6 معاهده سال 1921 ايران و شوروي، كه به موجب آن دولت شوروي حق اعزام نيروهاي نظامي به ايران را در صورت مورد تهديد قرار گرفتن اتحاد جماهير شوروي از سوي ايران را خواهد داشت، دولت شوروي تصميم به اعزام نيروهاي نظامي خود به خاك ايران گرفت". نيروهاي

 مسلح انگلستان نيز از سمت جنوب، وارد ايران شدند. ولاديمير ساژين، شرق شناس روس در اين زمينه مي گويد: 

" بي شك، استالين رهبر اتحاد جماهير شوروي، در نظر داشت تا از وضعيت بوجود آمده براي ايجاد يك پايگاه اجتماعي- سياسي، به منظور تقويت نفوذ خود در ايران و در وهله اول، منطقه آذربايجان ايران، استفاده كند.
20 روز پس از ورود ارتش شوروي از سوي آذربايجان شوروي به آذربايجان ايران، گروهي متشكل از 500 نفر، براي گسترش نفوذ شوروي از طريق تبليغ و اشاعه فرهنگ، اقتصاد، و زندگي روزمره مردم شوروي و غيره به ايران اعزام شدند. در همين حال كرملين اصرار داشت كه "نه دولت شاه و نه بريتانيا نمي توانند اتحاد جماهير شوروي را در رابطه با دخالت در امور داخلي ايران، متهم كنند."

ساژين در ادامه مي نويسد، تقسيم ايران به مناطق نفوذ بريتانيا و اتحاد شوروي، باعث بوجود آمدن ايدئولوژي رويارويي گرديد. در اكتبر سال 1941، با حمايت و تلاش هاي ماموران اعزامي از مسكو، حزب توده ايران، تشكيل شد. حزب توده ايران، در سال 1944 داراي 25 هزار عضو بود. البته بيشترين فعاليت هاي حزبي و تبليغاتي، در استان هاي آذربايجان متمركز شده بود.

اما پس از امضاي معاهده تضمين تماميت ارضي ايران، بين اتحاد جماهير شوروي، بريتانيا و ايران در 29 ژانويه 1942، به دستور مسكو، اكثر ماموران شوروي به كشور، فراخوانده شدند. البته اين به دليل تغيير "موقعيت" ايران بود. در سخت ترين دوره جنگ ميهني شوروي، ايران از اهميت ويژه اي براي مسكو برخوردار شد، چرا كه راهي براي حمل تجهيزات نظامي از سوي غرب گرديد. بنابراين مسئله آذربايجان در جايگاه بعدي قرار گرفت.
در اوايل سال 1944، اوضاع تغيير كرد. اتحاد جماهير شوروي به پيروزي هاي بزرگي در مقابل آلمان دست يافت و اقتدار بين المللي مسكو افزايش پيدا كرد. در عين حال ايران، شاهد ظهور جنبش هاي ملي بود. كرملين با ارزيابي موقعيت، بار ديگر به مسئله آذربايجان بازگشت.
در 6 ژوئيه 1945 كرملين در تصميمي سري و محرمانه، "اقدام به ايجاد جنبش هاي جدايي طلب در آذربايجان و ديگر مناطق شمالي ايران كرد". در سند مذكور از لزوم آغاز آماده سازيِ اعطاي خودمختاري گسترده ملي در استان هاي آذربايجان، سخن گفته شده بود. براي هدايت اين روند پيشنهاد شد تا در استان آذربايجان، "حزب دموكرات آذربايجان" تشكيل شود.
اين حزب جديد پس از تاسيس بلافاصله ، خواستار دريافت وسيعترين خودمختاري سياسي، اقتصادي و فرهنگي در آذربايجان شد.
هم زمان با كمك نيروهاي امنيتي شوروي و افسران حامي سياست خودمختاري در نيروهاي مسلح ايران، عمليات خلع سلاح واحدهاي دولتي ارتش و ژاندارمري، و همچنين "خنثي سازي" مخالفان جنبش خودمختاري در استان هاي شمالي ايران، به انجام رسيد. در اواسط ماه دسامبر، كل منطقه آذربايجان ايران، تحت كنترل "حزب دموكرات آذربايجان" قرار گرفت.
نيروهاي آمريكايي در اول ژانويه 1946 خاك ايران را ترك كردند. بريتانيا، خروج واحدهاي نظامي خود را 2 مارس اعلام كرد. آخرين مهلت خروج نيروهاي شوروي از ايران نيز در همين تاريخ به پايان مي رسيد.
اما مسكو به اميد حفظ نفوذ خود در شمال ايران، حتي با توسل به زور، عجله اي نداشت. بنابراين، در اوايل ماه مارس، با آماده باش نيروهاي شوروي، حركت آنها به سوي تهران آغاز شد. اما سرويس اطلاعاتي آمريكا به واشنگتن گزارش داد كه "آماده سازي واحدهاي ارتش شوروي براي انجام عمليات گسترده نظامي، لو رفته است". اقدام اتحاد جماهير شوروي، نه تنها با واكنش شديد ايران بلكه ساير كشورهاي غربي مواجه شد. دولت ايران در 18 مارس 1946 موضوع خروج فوري نيروهاي شوروي از ايران را به شوراي امنيت، تسليم كرد.
خوشبختانه، هيچ رويارويي نظامي بين نيروهاي شوروي و ايراني، در نگرفت. مسكو كاملا به اين واقعيت واقف بود كه وضعيت بوجود آمده مي تواند باعث بروز درگيري نظامي با ايالات متحده و بريتانيا شود. مسكو عملا، امكان فشار به ايران را از دست داد. موضع سخت كشورهاي غربي، و نگرش منفي افكار عمومي در جهان، كرملين را مجبور به سازش كرد. مسكو در 24 مارس، ضمن اعلام توافق با تهران، اظهار داشت كه نيروهاي شوروي ظرف مدت 5 تا 6 هفته از خاك ايران خارج مي شوند.
برخي از مورخان بر اين باورند كه اقدام شوروي در پاسخ به اولتيماتوم شفاهي ترومن، رئيس جمهور آمريكا به اتحاد جماهير شوروي در 21 مارس بوده است. بنا به اظهارات رسانه هاي آمريكايي، پرزيدنت ترومن ضمن احضار آندري گروميكو، سفير شوروي در آمريكا به او گفت كه: "اگر ارتش سرخ ظرف 48 ساعت از خاك ايران خارج نشود، ايالات متحده بر عليه شوروي، از بمب اتمي استفاده خواهد كرد."
آخرين سربازان شوروي در 9 مه 1946 از خاك ايران خارج شدند. البته وقوع اين حوادث و رويدادها نشان داد كه استالين در پيش بيني هاي خود نسبت به ايران و منطقه آذربايجان آن دچار اشتباه شده بود.

به زودي پس از خروج شوروي، دولت ايران كليه موافقتنامه هاي قبلي خود با مسكو را ملغي اعلام كرد. قوام، نخست وزير وقت ايران، در 21 نوامبر 1946 اعلام كرد، واحدهاي دولتي ارتش در تمام استان هاي كشور و از جمله آذربايجان مستقر مي شوند. پس از ورود نيروهاي مسلح به استان آذربايجان در 11 دسامبر 1946 ، جنبش ملي و دموكراتيك در اين استان، و استان كردستان، به شدت سركوب شد. روابط تهران و مسكو براي سال هاي بسياري تيره شد. ايران براي پناه بردن از تهديد كمونيستم اتحاد جماهير شوروي، بيشتر و بيشتر به آمريكا و غرب نزديك شد.
علاوه بر اين، عواقب "بحران ايران" از قالب روابط ايران و شوروي بسيار فراتر رفت و مي توان آن را يكي ازعوامل آغاز "جنگ سرد" ناميد. بي دليل نيست كه وينستون چرچيل در بحبوحه "بحران ايران" در 5 مارس 1946 در سخنراني تاريخي فولتون خود به نشانه هاي «جنگ سرد»، هشدار داد.
ساژين در خاتمه مي گويد كه بنابراين اشتباه استراتژيك استالين در ايران طي سال هاي 1945 و 1946، براي مدت زمان طولاني جهان را به يك رويارويي خطرناك فرو برد، و هزينه هاي گزافي را براي اتحاد جماهير شوروي و كل بشريت به ارمغان آورد.

 

https://ir.sputniknews.com/opinion/201703162314107/