۱- ايجاد ارزش افزوده بيشتر براي كشور: مطابق با اطلاعات موجود، صادرات گاز درآمدزايي نسبتا بالايي (حدود ۴ تا ۵ ميليارد دلار در سال ۹۲) براي كشور داشته است زيرا قيمت گاز صادراتي ايران به تركيه در زماني كه قيمت هر بشكه نفت خام به طور متوسط برابر ۱۰۰ دلار بود، حدود ۴۵ سنت به ازاي هر مترمكعب بود. با اين وجود، محاسبات انجام شده نشان ميدهد در صورتي كه براي تبديل گاز به برق، نيروگاه هاي سيكل تركيبي با راندمان ۵۰ درصد احداث شود، درآمد ناشي از صادرات برق براي كشور بيش از درآمد صادرات گاز ميشود. براساس اين محاسبات، اگر گاز با قيمت ۴۴ سنت به ازاي هر متر مكعب به سرمايه گذار بخش غيردولتي براي تامين سوخت نيروگاه فروخته و هر كيلو وات ساعت برق توليدي با قيمت ۱۰ سنت به كشورهاي همسايه صادر شود، هم درآمد مناسبي براي دولت حاصل مي شود و هم بخش غيردولتي سرمايه گذار در اين حوزه از سودآوري قابل قبولي برخوردار خواهد شد.
۲- استفاده از توان فني مهندسي داخلي و ايجاد اشتغال در داخل كشور: صادرات گاز به صورت خام اشتغال زايي چنداني براي كشور ايجاد نمي كند زيرا صرفا اشتغال آن محدود به اجراي فرآيند انتقال گاز از پالايشگاه هاي گاز كشور به خطوط لوله گازي كشورهاي همسايه در مرزهاي ايران با آن كشورها است اما اگر گاز در داخل كشور به برق تبديل شود، در مراحل احداث و بهرهبرداري ار نيروگاه از توان فني-مهندسي داخلي استفاده مي شود و با افزايش بازار براي شركتهاي داخلي فعال در اين حوزه، اشتغال مستقيم و غير مستقيم قابل توجهي در داخل كشور ايجاد مي گردد.
۳- پايداري بيشتر درآمدهاي صادراتي كشور: قيمت نفت در بازارهاي جهاني، يكي از عوامل اصلي تعيين قيمت گاز صادراتي ايران است اما قيمت گاز در بازارهاي جهاني صرفا يكي از عوامل موثر در تعيين قيمت برق صادراتي ايران است. بر همين اساس، اثرپذيري قيمت برق از نوسانات قيمت جهاني نفت به مراتب كمتر از اثرپذيري قيمت گاز از اين نوسانات است. در نتيجه، نوسانات ميزان درآمدهاي صادراتي كشور با صادرات برق به مراتب كمتر از صادرات گاز است(۱).
۴- نفوذ راهبردي در اقتصاد و وابسته سازي بيشتر اقتصاد كشورهاي همسايه به ايران: گاز طبيعي عمدتا براي تأمين حرارت و سوخت مورد استفاده قرار مي گيرد و قابليت جايگزيني با ديگر حاملهاي انرژي را در مدت كوتاهي دارد. علاوه بر اين، تامين گاز در يك منطقه بيشتر در فصل سرما از نظر اجتماعي و امنيتي اهميت بالايي پيدا مي كند. با اين حال، نفوذ و گستره مصرف برق در جهان به گونهاي است كه تامين پايدار برق در هر منطقه اي از نظر اجتماعي و امنيتي اهميت بالاتري دارد. به علاوه، قطع برق، خسارت اقتصادي سنگيني نيز به بخش هاي مختلف مصرفي مانند صنايع وارد مي كند زيرا ايجاد جايگزين براي آن در كوتاه مدت امكانپذير نيست. در نتيجه، كشورهاي همسايه با واردات برق از ايران وابستگي به مراتب بيشتري در مقايسه با واردات گاز، به كشورمان خواهند داشت و اين امر جايگاه ايران را در سطح منطقه ارتقاء مي دهد.