پيام نفت -رسانه خبري تحليلي نفت، گاز و انرژي : ماموريت سيا به معاون رئيس جمهور«در سپردن پست‌ها به افراد غيرتخصصي عمل كنم»
سه شنبه، 13 فروردین 1398 - 12:18 کد خبر:44630
پيام نفت:
يادداشتي استراتژيك از استاد دانشگاه شريف؛

جاسوس آمريكا در هيئت دولت

پس از انقلاب اطلاع دادند كه در كابينه يك جاسوس سيا وجود دارد. تمام تلفن‌ها، مكاتبات و رفتار افراد كابينه را تحت كنترل قرارداديم اما هيچ نشاني نيافتيم.
 

جاسوس آمريكا در هيئت دولتگروه سياسي: مجتبي لشكر بلوكي، دكتراي مديريت استراتژيك و مدرس دانشگاه صنعتي شريف در يادداشت پيش رو ضمن بيان خاطره‌اي از رهبر يوگسلاوي آورده است: دشمن بيرون از من نيست. «دشمن» درون «من» است و نه جاي ديگري. اگر اين را بپذيريم متوجه مي‌شويم كه همه مي‌توانند به‌صورت بالقوه و ناخواسته جاسوس آمريكا و عامل اسرائيل باشند.

به گزارش بولتن نيوز، متن اين يادداشت به شرح زير است:

در يوگسلاوي رسم بود كه دانشجويان خارجي پس از فراغت از تحصيل به ديدار رهبر يوگسلاوي برده مي‌شدند. ما را هم به ديدار تيتو بردند و ايشان ضمن سخنراني خاطره‌اي از دوران انقلاب تعريف كردند.

تيتو گفت: چند سال پس از پيروزي انقلاب از كا.گ.ب (سازمان اطلاعاتي روسيه) اطلاع دادند كه در كابينه شما يك جاسوس سيا (سازمان اطلاعات آمريكا) وجود دارد. تمام تلفن‌ها و مكاتبات و رفتار افراد كابينه را تحت كنترل قرارداديم اما هيچ نشاني از ارتباطات مشكوك پيدا نكرديم [با ادعاي استقلال از روسيه] پس از مدتي مجبور شديم درخواست شناسايي جاسوس را براي روسيه ارسال كنيم. از كا.گ.ب به وي اطلاع مي‌دهند معاون اول، همان جاسوس است.

تيتو از اين خبر متحير مي‌شود و پس از اتمام يكي از جلسات كابينه از وي مي‌خواهد بماند. در يك جلسه دونفري اسلحه را روي شقيقه معاون اول گذاشتم و از وي پرسيدم تو جاسوس سيا هستي؟ او كه متوجه شد قضيه لو رفته است به جاسوسي خود اعتراف كرد. از چه زماني با سيا همكاري داري؟ پاسخ: از زمان دانشجويي قبل از پيروزي انقلاب در زمان جنگ‌هاي چريكي در اين مدت با تمام كنترل‌هاي امنيتي، هيچ ارتباطي با سيا، از تو كشف نشد؟

پاسخ داد: الآن هيچ ارتباطي با سيا ندارم. سيا مسئوليتي به من واگذار كرده كه وظيفه‌ام را انجام مي‌دهم مسئوليت تو چيست؟ به من مأموريت داده‌شده تا «در سپردن پست‌ها به افراد غيرتخصصي عمل كنم» و تاكنون هم اين‌گونه عمل كرده‌ام. تيتو مي‌گويد: نگاهي كردم به افراد كابينه و مديران ارشد ديدم همين‌طور است! هيچ‌كس سر جاي خودش نيست. مثلاً طرف تحصيل‌كرده حوزه الف است اما وزير در حوزه ب است. معاون تيتو مي‌گويد: تحليل سيا اين بود كه با اين روش، انقلاب بدون كودتا و حمله خارجي از درون متلاشي مي شود (برگرفته از پايگاه خبري صبح اقتصاد)

 

تحليل و تجويز راهبردي

در سيستم دايناميكس يا همان پويايي‌شناسي سيستم‌ها جمله معروفي هست كه مي‌گويد: دشمن بيرون از من نيست. «دشمن» درون «من» است و نه جاي ديگري. اگر اين را بپذيريم متوجه مي‌شويم كه همه مي‌توانند به‌صورت بالقوه و ناخواسته جاسوس آمريكا و عامل اسرائيل باشند. دست‌كم چهار گونه از آن‌ها را بشناسيم:

جاسوس آمريكا در هيئت دولت۱. اقوام سالاران: كساني كه كاملاً و از صميم قلب به شايسته‌سالاري معتقدند و بهترين‌ها را انتخاب مي‌كنند منتها از بين خانواده، قوم و قبيله و حزب خود و هم‌محلي‌ها و همشهري‌هايشان.

۲. محدود انديشان: كساني كه به جوانان، زنان و اقليت‌ها علي‌رغم شايستگي‌شان فرصت نمي‌دهند و اعتماد نمي‌كنند و ازيك‌طرف باعث مي‌شوند جامعه از پتانسيل‌هاي خود محروم شود و از طرفي ديگر باعث سرخوردگي شايستگان مي‌شوند.

۳. صندلي پرستان: يكي از مديران ارشد كشور كه اتفاقاً بسيار هم در جستجوي انتصاب جوانان توانمند اين سرزمين بود به شوخي و در نقد هم‌قطاران خود مي‌گفت: مگر اينكه مرگ ما را از اين صندلي جدا كند! احتمالاً برخي وصيت كرده‌اند ما را با صندلي‌مان دفن كنيد‌. آن‌ها مي‌گويند من يعني صندلي، صندلي يعني من! آن‌ها با ماندنشان فضايي براي رشد ارگانيك جوان‌ترها باقي نمي‌گذارند و سيستم بوي كهنگي مي‌گيرد.

۴. تبعيت خواهان: كساني كه مديران مستقل، توانمند و متخصص را به جرم استقلال به نفع مديران بله‌قربان‌گو كنار مي‌گذارند. كساني كه مديران متخصص را به بهانه گرايش نظري متفاوت يا سابقه سياسي خاص كنار مي‌گذارند.

چه بايد كرد؟ در كشور ما دو نظام مهم وجود دارد كه هر دو نيازمند اصلاحات جدي است.

نظام انتخابات: نظامي كه بر اساس آن چهار انتخابات مهم انجام مي شود: رياست جمهوري، مجلس، شوراهاي شهر و روستا و انتخابات صنفي و هر چهار نيازمند بهبود جدي. يكي از مهم‌ترين عوامل مفقود، احزاب واقعيِ ريشه‌دار شفاف است. اكنون ما عادت كرده‌ايم كه «ليستي- شب انتخاباتي» رأي دهيم بدون مشخص بودن تعهدات قابل‌پيگيري فقط بر اساس يك سري حرف‌هاي عمومي، بي‌ريشه و هيجاني. اين باعث مي شود كه رأي گيرندگان محترم بعدازآن كه بر كرسي قدرت نشستند نه پاسخگوي رأي‌دهندگان باشند و نه كارآمد.

نظام انتصابات: نظامي كه بر اساس آن 1000 مدير اصلي كشور شامل معاونين روساي قوا، استانداران، سفرا و معاونين وزرا و مديران شركت‌هاي بزرگ دولتي و ... تعيين مي‌شوند. اين نظام نيز به‌شدت در معرض لابي‌گري، بده بستان و تعارفات و ملاحظات غير كاري است. كمترين كاري كه دولت مي‌تواند انجام دهد افشاي اطلاعات اين مديران ارشد است به‌گونه‌اي كه معلوم شود كه روابط خانوادگي‌اش چيست و محل تولدش كجاست (افشاي اين دو مسئله دليل دارد، خودتان بينديشيد) و آيا تحصيلات و تجربه مرتبط دارد؟ و در هر موقعيت مديريتي چند سال است كه باقي‌مانده‌اند.

يك‌بار ديگر جمله آخر خاطره را بخوانيد: با اين روش، انقلاب بدون كودتا و حمله خارجي از درون متلاشي مي شود.

 خودرو فروش مدير عامل شركت پتروشيمي شود، خلبان پزشك و پزشك خودروساز و جراح مدير IT و سبزي فروش مديرعامل فلان مجموعه بزرگ  شود و مابقي كه خود مي دانيد. متاسفانه در ايران تخصص جايگاه خود را نيافته و با توجيهات مختلف كه اين رزمنده است يا جانباز است يا متعهد است يا قبلا كار مديريتي كرده. افراد غير متخصص در سمت هاي تخصصي قرار مي گيرند افراد مد نظر را مدتي در هيات مديره شركتهاي مد نظر منصوب مي كنند و برايشان رزومه مي سازند بعد هم حكم مديريتي براي افراد مد نظر صادر مي شود. با اين روش ها عدم النفع ،  خسارت و هزينه هاي سنگيني را بر مجموعه هاي اقتصادي وارد مي كنند بسيار مواقع اين خسارت ها همان موقع عيان نمي شوند و چند سال بعد خود را نشان خواهند داد و نتيجه قطعي شركتهايي كه مديران غير متخصص در راس آنها قرار مي گيرد افول است يا نابودي. چرا شركتهاي خصوصي حاضرند چند برابر شركتهاي دولتي حقوق پرداخت كنند تا مديران متخصص را بكار گيري كنند چون آنها  سرمايه متعلق به خودشان است و اقتصادي و دلسوزانه تصميم مي گيرند اما براي مقامات و تصميم گيران كه اختيار نصب يا عزل مديران را دارند بعضا به اهداف و مسائل ديگري مي انديشند كه هم راستا با اهداف شركت ها و منافع ملي و منافع دولت و سهامداران نيست.