پيام نفت -رسانه خبري تحليلي نفت، گاز و انرژي : ميزان حيف در ايران هزاران برابر ميل بوده است
جمعه، 3 آذر 1396 - 19:08 کد خبر:43984
پيام نفت:
محمدعلي وكيلي

سرمقاله ها - تاريخ: ۱۳۹۵/۰۴/۱۹
١-افشاي فيش هاي حقوقي هر چه نداشت، دست كم باعث شد خيزي عمومي و گامي همگاني براي براي مبارزه با فساد برداشته شود. دولت براي مبارزه با فساد عزم خود را جزم كرده است. رهبر معظم انقلاب براي شفافيت فتوا داده اند. رئيس جمهور دستور شفاف و متناسب شدن نظام پرداخت ها را صادر كرده است. معاون اول رييس جمهور مامور شده كمر به اجراي اين احكام و دستورات ببندد.
لرزه بر اندام فاسدان و اميد به دل مردمان افتاده است. شايد براي اولين بار است كه ميان مسئولان، اين چنين همت و حميت جهت مبارزه با فساد ايجاد مي شود.
٢- در گام اول، بركناري و استعفاي مسئولان متخلف، اميدوار كننده بود. اين تخلف هر چند به پاي تخلفات پيشينيان نمي رسيد اما، نه دولت در برخورد قانوني مماشات كرد و نه مسئولان متخلف، سخت جاني كردند. اين نشان مي دهد كه رويكرد دولت، مبارزه جدي با فساد است و در اين راه با كسي تعارف ندارد.
٣-در ابتداي غائله فيش ها، بسياري از دلسوزان از جمله صاحب اين قلم به دولت روحيه مي دادند كه نبايد در راه قانوني خود شك كند. بايد بدون مماشات با متخلفين برخورد شود كه در غير اين صورت اعتمادها از بين مي رود. اما ضمنا نيز هشدار داده مي شد كه در ميان هياهو و جنجال مخالفين دولت، نبايد انصاف و عدالت در برخورد را فراموش كرد. چرا كه اگر از جاده انصاف خارج شود و تحت تاثير فضاي سنگين و غبار آلود، مديران خود را با ظلم به مسلخ بكشد، سرمايه سوزي است و نظام،
سرمايه هاي انساني خود را از دست مي دهد. به همين سبب از “مغالطه هاي پيش رو” در ماجراي فيش ها سخن گفتيم و از دولت خواستيم كه اين چاله هاي خطا را نيز بپايد.
4- يكي از نكاتي كه نبايد آن را از نظر دور داشت، بازشناخت حيف كنندگان سرمايه ملي و ميل كنندگان آن است. عده اي كه با ناتواني خود بنگاه هاي اقتصادي را به مرز ورشكستگي مي كشند، در واقع سرمايه ملي را حيف مي كنند و آنان كه براي كشور ثروت توليد مي كنند اما دستمزد ها و پاداش هاي نامتعارف مي گيرند،
ميل كنندگان اند. ميان ناتوانان غير متنول و متنولان توانمند فرق بسيار است. سرمايه اي كه اولي به باد مي دهد قابل مقايسه با ثروتي كه دومي ميل مي كند نيست. كار هر دو البته تخلف است و مستوجب جزاي خود اند. اما خسران يكي قابل جبران است و خسران آن يكي برگشت ناپذير است.
با اين توضيح، نبايد حيف كنندگان بيت المال را با ميل كنندگان حقوق هاي نامتعارف يكي گرفت. بد تر از آن، يكي انگاري “ميل” كنندگان و “حيف و ميل” كنندگان است. تفاوت قايل نشدن ميان اينان، هم ظلم است و هم مغالطه!
5- واژگان حيف و ميل غالبا با هم به كار مي روند. هر دو از رذايل است و تركيب اين دو قبح آن را افزون مي كند. شايد بتوان آن را به ضرب المثل حكيمانه اي تشبيه كرد. حكايت تفاوت عالمان و غافلان و جاهلان و جاهلان مركب، بي ربط و شباهت به قصه “حيف” و “ميل” نيست! كسي كه هم حيف مي كند و هم ميل، هم ارز
ناداني ست كه نداند كه نداند. ديگري كه نمي داند اما مي داند كه نمي داند، حيف مي كند اما ميل نه! و آن كه مي داند اما غافل از علم خود است، همچون آني است كه اهل حيف نيست اما بي ميل هم نيست!
واضح و مشهور است كه اين سه گروه در يك حلقه نمي گنجند. و نمي توان يك حكم را بر هر سه آنان روا داشت. يكي جاهل مركب است؛ آن يكي نيز جاهل است، و ديگري غافل! جرم و جفاي اين سه به يك ميزان نيست و لذا هر سه را به يك چوب نمي توان راند. يكي انگاري اين سه گروه، عملا ظلم است و معرفتا مغالطه!
در نظر، اين سه را يكي گرفتن مغالطه است و در عمل اين سه را به يك فلك بستن، ظلم است.
web site hit counter