پيام نفت -رسانه خبري تحليلي نفت، گاز و انرژي : نگاه ابراهيم رئيسي به سياست خارجي مانع موفقيت صنعت نفت مي‌شود
پنجشنبه، 28 اردیبهشت 1396 - 10:26 کد خبر:43440
چند روز پيش شعار‌هاي انتخاباتي ابراهيم رئيسي در قالب جزوه‌اي تحت عنوان برنامه كار و كرامت منتشر شد كه بخشي از آن به بخش نفت و گاز اختصاص داشت.

پيام نفت:

جهت بررسي شعار‌هاي انتخاباتي ابراهيم رئيسي در بخش نفت گاز با علي شهرويي، كارشناس انرژي به گفت‌وگو نشستيم.

در ادامه گفت‌وگوي ايلنا با علي شهرويي را مي‌خوانيد:

چند روز پيش در رسانه ها برنامه اي منتشر شد با عنوان برنامه دولت كار و كرامت ( شعار انتخاباتي آقاي رييسي) شما اين برنامه و بطور مشخص بخش نفت و گاز آن را ديده ايد؟

بنده اين برنامه را بصورت اجمالي ديدم و برخي از بخش هاي آن از جمله بخش نفت و گاز و سياست خارجي آن را با دقت بيشتري خواندم. البته صفحه اول اين برنامه نوشته شده است جهت دريافت نظر مردم و نخبگان. لذا اگر اين برنامه در مراحل تحقيقاتي و پيش ارزيابي است، برنامه يك كانديدا براي رياست جمهوري نيست. و چنانچه براي دريافت نظرات مردم و نخبگان براي تكميل يا اصلاح است، مي بايست ماه ها قبل اين پروسه را طي مي كرد و در شروع رقابت هاي انتخاباتي در معرض ديگران براي نقد و دفاع و اعلام به مردم قرار مي گرفت. لذا به نظر مي رسد انتشاراين برنامه يك حالت چندگانه دارد. در صورت نقد جدي بر آن گفته خواهد شد جهت دريافت نظرات مردم بوده است و در صورت انتقاد ساير كانديداها يا منتقدان به مي توانند آن را به مردم نشان بدهند و بگويند برنامه داريم و البته در صورت پيروزي نيز با  ، فاقد برنامه بودن آقاي رييسي توجه به همين مطلب، مي توانند به وعده هاي آن عمل نكنند و بگويند در مراحل نهايي سازي تغيير يافته است.

نظر شما در خصوص بخش نفت و گاز همين برنامه اي كه ستاد آقاي رييسي منتشر كرده اند چيست؟

به نظر من به يك برنامه بايد جامع تر از يك بخش نگريست. روح و ساختار برنامه بايد داراي هماهنگي و هاموني باشد و بخش هاي مختلف آن، در تقويت يكديگر حركت كنند. در اين برنامه هم بايد ديد در برنامه منتشر شده آيا اهداف و راهكارهاي بخش نفت و گاز با ساير بخش هاي برنامه همخواني دارد يا خير؟ يك نكته مهم ديگر نيز هست و آن عملكرد، توانايي، ساختار فكري و سابقه مجريان برنامه است .

به نظر من بخش نفت و گاز برنامه با سياست خارجي آن در تعارض است و مجريان هر دو بخش در ستاد آقاي رييسي نيز با اهداف و راهكارهاي بخش نفت و گاز برنامه همخواني ندارند.

لطفا در اين خصوص كمي بيشتر توضيح دهيد.

راهكارهاي رسيدن به اين اهداف نيز نيازمند تعاملات منطقه اي ما با همسايگان و نيز تعاملات جهاني است. سابقه برخي ازمديراني كه در دولت هاي نهم و دهم در وزارت نفت مسئوليت داشته اند و اكنون از مجريان و كارگزاران ستاد آقاي رييسي براي اجراي اين برنامه ها هستند نيز نشان مي دهد  عملكرد و سوابق گذشته آنها در جهت عكس اهداف اين برنامه است. دوران مسئوليت شان با كاهش توليد كشور، تنزل جايگاه ايران در اوپك و واگذاري سهم ما از بازارهاي بين المللي به كشورهاي ديگر از جمله عربستان صعودي همراه بود. سوابق اين مديران نه در حوزه بين المللي نفت كه در توانمند سازي بخش خصوصي و خصوصي سازي و صيانت از حقوق مردم نيز خوب نبوده است. بعنوان مثال به واگذاري پروژه ها به شركت هاي شبهه دولتي و نحوه خصوصي سازي پالايشگاه ها و پتروشيمي هاي كشور كه علاوه بر حراج اموال ملي، مشكلات عديده اي در بخش نيروي انساني وزارت نفت نيزايجاد كرده است نگاه كنيد. لذا پيگيري اين اهداف با اين اعضاء بعيد به نظر مي رسد. 

جالب اينكه اين اهداف اعلامي، در دولت آقاي روحاني يا محقق شده يا در حال انجام است. مثلا افزايش ميزان توليد و بازپس گيري سهم ايران در بازارهاي جهاني، جذب سرمايه گذاران خارجي و داخلي، انتقال فناوري هاي جديد و بومي سازي آنها، استفاده از ظرفيت شركت ها و متخصصان داخي و توانمند سازي آنها حتي در قالب واگذاري پروژه ها به دانشگاه ها.

اشاره اي داشتي  با سياست خارجي كشور گره خورده است. آيا در آن بخش هم راستايي اهداف و ً د كه تحقق اين اهداف عملا برنامه ها وجود دارد؟  بهم وصل شده است .حتي ادبيات بخش هاي ً به نظرم اين برنامه بدون يك هدف كلان و بصورت قطعات منفك تهيه شده و بعدا از ذيل فصل سياست خارجي برنامه 7 مختلف اين برنامه هم متفاوت است كه گوياي همين مطلب است. بعنوان مثال وقتي كه بند را مي خوانيد با چنين جمله اي روبرو مي شويد: نحوه پيشبرد و اجراي برجام تحميل شدني و حقوق ملت ايران خوردني نيست.

 نه تنها اين جمله كه سراسر برنامه ارائه شده براي سياست خارجي متشكل از شعار و در بخش هاي مختلف داراي تعارض است . در اين برنامه بدليل حساسيت موضوع برجام در افكارعمومي و احتمال ريزش شديد آراء، به صراحت عنوان نكرده اند كه آن را نمي پذيرند اما جاي جاي برنامه به چالش با طرفهاي ديگر برجام و مباحثي مبني بر خروج از آن اشاره شده. در بحث برنامه هاي منطقه اي كشور نيز بر افزايش نفوذ ايران در منطقه با ادبيات و شعارهايي كه در سال هاي اخير اكثرهمسايگان ما را از ما دور ساخته است تاكيد شده . من از مجموع برنامه هاي سياست خارجي اعلام شده و نيز حضور افراد كليدي اين سياست ها كه كارنامه مشخصي در اين حوزه دارند در ستاد آقاي رييسي، انزواي ايران و احتمال بازگشت تحريم ها را محتمل مي دانم. اين در حالي ست كه در بخش سياست هاي نفت و گاز راهكار رسيدن به اهداف برنامه ايشان، جذب سرمايه گذاري خارجي، جذب فناوريهاي جديد، صادرات گاز ايران به كشورهاي حوزه خليج فارس، تبديل ايران به هاب انرژي منطقه و .. عنوان شده است كه با سياست خارجي اعلام شده تحقق آن بسيار بعيد به نظر مي رسد.چنين اهدافي حتما به سياست خارجي مبتني بر تنش زدايي نياز خواهد داشت.

به همين جهت رسيدن به اهداف برنامه اعلام شده توسط ستاد آقاي رييسي براي  حوزه نفت و گاز را با آن سياست خارجي و نيز سوابق مجريان اين برنامه ها در گذشته، بسيار دور از دسترس مي دانم.