پيام نفت -رسانه خبري تحليلي نفت، گاز و انرژي : مقايسه راهبردهاي توسعه صنعت پتروشيمي ايران و عربستان
یکشنبه، 20 فروردین 1396 - 08:26 کد خبر:43050
طي اين دوران كشور عربستان با حمايت سرمايهگذاران خارجي كه بيشتر آنها شركتهاي آمريكايي بودند بيش از34 ميليارد دلار در بخشهاي زيربنايي صنايع پتروشيمي سرمايهگذاري كرد. ايجاد دو شهر صنعتي جبيل و ينبوع با سرمايها ي بالغ بر 22 ميليارد دلار، توسعه سيستمهاي توليد، فرآورش، توزيع و ذخيرهسازي گاز طبيعي با سرمايه اي بالغ بر 12 ميليارد دلار در اين دوران انجام شد
پيام نفت:
اشاره: در حدود40 سال پيش صنعت پتروشيمي ايران با احداث كارخانه كود شيميايي مرودشت فارس به منظور تأمين نيازهاي بخش كشاورزي در ايران پايهگذاري شد و طي اين سالها فراز و فرودهاي بسياري را پشت سر گذاشته است. با توجه به اينكه در شرايط كنوني صنعت پتروشيمي به عنوان يكي از صنايع كليدي در برنامههاي توسعه اقتصادي كشور مورد توجه قرار گرفته است، در اين گزارش سعي كردهايم ضمن پرداختن به تاريخچه اقتصادي صنعت پتروشيمي ايران مقايسهاي گذرا داشته باشيم بين ايران و عربستان كه در حال حاضر دو قطب صنعت پتروشيمي منطقه محسوب ميشوند.
پتروشيمي در ايران
توسعه صنعت پتروشيمي در ايران را ميتوان به پنج دوره زماني تقسيم كرد كه از تأسيس شركت ملي صنايع پتروشيمي در سال 1342 آغاز ميشود. اين دوره زماني تا سال 1345 ادامه يافت و تنها واحد اين صنعت در كشور واحد توليد كود شيميايي مرودشت فارس بود. دوره دوم كه موج اول توسعه صنعت پتروشيمي در ايران محسوب ميشود، به سالهاي 1345 تا 1357 باز ميگردد. در اين دوره، واحدهاي پتروشيمي رازي، خارك، آبادان، كربن ايران و فارابي احداث شدند و پروژه احداث بندر امام فعلي در آن دوره آغاز شد و به دليل وقوع انقلاب اسلاميناتمام باقي ماند. از ديگر پروژههاي ناتمام اين دوره ميتوان به طرح توسعه پتروشيمي شيراز اشاره كرد.
سومين دوره، دوران ركود پتروشيمي در ايران است كه سالهاي 1357 تا 1367 را در برميگيرد؛ دوراني كه به دليل تحولات سياسي و وقوع جنگ تحميلي در عمل امكان هرگونه سرمايهگذاري در اين صنعت غيرممكن بود و نيمهكاره رها شدن طرحهاي آغاز شده در سالهاي پيش از پيروزي انقلاب اسلاميو عدم امكان توسعه و حتي نوسازي واحدهاي فعال صنعت پتروشيمي از شاخصههاي اين دوران تلقي ميشود. تجديد حيات و بازسازي صنعت پتروشيمي يا چهارمين دوره طي سالهاي 1367 تا 1378 در كشور به وقوع پيوست. طي اين سالها ضمن بازسازي مجتمعهاي آسيبديده از جنگ كه هم زمان با برنامه پنجساله اول انجام گرفت، بهرهبرداري از پتروشيميهاي اصفهان و اراك و تكميل پتروشيمي بندر امام نيزآغاز شد.
طي سالهاي اجراي برنامه پنجساله دوم كه در مرحله چهارم حيات صنايع پتروشيمي قرار دارد، راهبرد توسعه صادرات ، خصوصيسازي و افزايش توان توليد صنعت تا 12 ميليون تن، هدف قرار گرفت و تا حدود زيادي نيز محقق شد. مرحله پنجم فعاليت صنايع پتروشيمي كشور كه در آن به سرميبريم از ابتداي آغاز برنامه سوم توسعه در كشور يعني سال 1379 آغاز شده و همچنان ادامه دارد؛ اين مرحله را ميتوان دوران جهش و تثبيت دانست. اهداف دولت در اين مرحله ادامه سياستهاي خصوصي سازي، افزايش توان توليد و ورود به بازارهاي جهاني است
.
راهبردهاي صنعت پتروشيمي
در سالهاي اخير با پيشرفت فناوري، توليد مواد پتروشيمي روز به روز ارتقا مييابد، تا آنجا كه محصولات توليدي اين صنعت در كشور امروزه به پنج گروه: مواد آروماتيكي، مواد شيميايي، مواد پليمري، كود و سموم و سوخت و مايعات گازي رسيده است. گفتني است كه در سال 1384 تناژ توليدي شاخههاي ياد شده به حدود 7/15 ميليون تن در كشور رسيد. به تازگي نيز شركت ملي صنايع پتروشيمي در راستاي رشد و توسعه بيشتر صنعت پتروشيمي اقدام به تدوين راهبرد رشد و توسعه پتروشيمي كرده است كه محورهاي اين راهبرد بسيار كلان و به صورت زير شناسايي شدهاند: 1– توسعه صنايع پتروشيمي كشور در راستاي دستيابي به سهم بيشتر از بازار جهاني. 2– ايفاي نقش عمده در صادرات غير نفتي. 3– تأمين مواد اوليه مورد نياز توسعه صنايع پايين دستي پتروشيمي.4– اولويت استفاده از گاز طبيعي، اتان، ميعانات گازي و مايعات گازي CNGLبه جاي استفاده از مشتقات حاصل از پالايشگاهها 5– حداكثر استفاده از امكانات و توانمنديهاي داخل. 6– استقرار طرحهاي جديد به طور عمده در مناطق ويژه اقتصادي و انرژي پارس با توجه به وجود خوراك، تسهيلات زيربنايي و نزديكي به دريا.7– مشاركت در اجراي طرحهاي پتروشيمي در استانهاي مرزي كشور در راستاي سياستهاي دولت در ايجاد توازن منطقهاي.
مطابق راهبرد ياد شده شركت ملي صنايع پتروشيمي ايران برنامه رسيدن به ميزان توليد 76 ميليون تن در سال 2010 ميلاد ي را مد نظر دارد. اين ميزان در مقايسه با 7/15 ميليون تن توليد در سال 2005 ميلاد ي ، 406 درصد رشد را نشان ميدهد. گفتني است كه كشور ايران در حال حاضر حدود 8/3 درصد توليدات پتروشيمي جهان را در اختيار دارد و درصورت تحقق اهداف تعيين شده تا سال 2010ميلادي اين نسبت به 14 درصد توليدات جهان خواهد رسيد. لازم به ذكر است كه از مجموع سرمايهگذاريهاي خارجي انجام شده از سال 1372 تا كنون در كشور،
پتروشيمي در عربستان
فعاليت صنعت پتروشيمي در عربستان را ميتوان به سه مرحله تقسيم كرد. اولين مرحله با ايجاد صنايع پتروشيمي در عربستان به آغاز دهه هفتاد ميلادي بازميگردد و تا سال 1983 ادامه پيدا ميكند. طي اين دوران كشور عربستان با حمايت سرمايهگذاران خارجي كه بيشتر آنها شركتهاي آمريكايي بودند بيش از34 ميليارد دلار در بخشهاي زيربنايي صنايع پتروشيمي سرمايهگذاري كرد. ايجاد دو شهر صنعتي جبيل و ينبوع با سرمايها ي بالغ بر 22 ميليارد دلار، توسعه سيستمهاي توليد، فرآورش، توزيع و ذخيرهسازي گاز طبيعي با سرمايه اي بالغ بر 12 ميليارد دلار در اين دوران انجام شد. همچنين تأسيس شركت سابيك به منظور توليد مواد پتروشيميايي پايه و مياني كودها، فلزات و تشويق بخش خصوصي براي سرمايهگذاري در صنعت پتروشيمي در همين دوره زماني انجام گرفته است
دومين مرحله فعاليت صنعت پتروشيمي عربستان يا دوران توسعه اين صنعت طي سالهاي 1984 تا 1999 اتفاق افتاد. راهاندازي اولين واحد توليد متانول توسط شركت الرازي و بهرهبرداري از اولين واحد كراكر توسط شركت پتروكيميا از دستاوردهاي عربستان در اين دوران است. سرعت گرفتن فرآيند خصوصي سازي صنعت پتروشيمي عربستان نيز در همين دوران اتفاق افتاد. مرحله جهش و تثبيت صنعت پتروشيمي عربستان طي سالهاي پس از آغاز هزاره جديد ميلادي آغاز شد. طي اين سالها، مجتمعهاي جديد پتروشيميايي - پالايشگاهي با سرمايهگذاري مشترك شركتهاي آرامكوي سعودي و سوميتومو در شهر ربيق (Rabigh) احداث شدند.
از تفاوتهاي اصلي اهداف راهبردي صنعت پتروشيمي در عربستان با كشور ايران ميتوان به حجم بالاي سرمايهگذاري در عربستان و محدوديت منابع مالي ايران اشاره كرد و همچنين ميتوان بيان كرد كه پيگيري برنامههاي خصوصي سازي توسط دولت عربستان از بدو تولد اين صنعت در عربستان آغاز شده است، در صورتي كه اين سياست با فاصله زماني حدود سي سال در ايران و از ابتداي برنامه سوم توسعه مورد توجه قرار گرفت. صنعت پتروشيمي در كشور عربستان به دليل فراواني گاز همراه نفت ايجاد شده است. تا قبل از ايجاد صنعت پتروشيمي در عربستان، گاز همراه سرشار از اتان، سوزانده يا دوباره به ميادين نفتي تزريق ميشد كه هر دو عمل ارزش اقتصادي آن را كاهش ميداد. برنامهريزان براي جلوگيري از هدر رفت سرمايه و در راستاي توسعه اقتصادي، اقدام به بهكارگيري اتان در زنجيرههاي توليدي محصولات پتروشيمي كردهاند. محصولات توليدي كشور عربستان در حال حاضر در سه گروه زير ارايه ميشوند: 1–مواد اساسي پتروشيمي 2 - مواد شيميايي و مياني 3 - پليمرها.
در سال 2004 ميلادي تناژ توليدي اين صنعت در عربستان به 27 ميليون تن رسيد كه 9/1 برابر توليد ايران در همان سال بود. كشور عربستان براي رشد صنعت پتروشيمي خود و دستيابي به جايگاهي ويژه در دنيا، راهبرد رشد خود را بر محورهاي زير تعريف كرده است:1– ايجاد تنوع در محصولات.2– انجام سرمايهگذاريهاي مشترك با شركتهاي بزرگ دنيا.3 – توجه ويژه به تحقيق و
توسعه.4– حمايت از بخش خصوصي.5– گسترش صنايع پايين دستي.
مطابق راهبرد يادشده، كشور عربستان رسيدن به 70 ميليون تن را در سال 2010 ميلادي در برنامه دارد كه رشد 159 درصدي نسبت به سال 2004 ميلادي را نشان ميدهد.
گفتني است كشور عربستان در حال حاضر حدود 7 درصد كل توليدات پتروشيمي جهان را در اختيار دارد،اين كشور دومين توليد كننده اتيلن گلايكول - متانول و MTBE، سومين توليد كننده پلي اتيلن، ششمين توليد كننده پلي پروپيلن و چهارمين توليد كننده استايرن جهان است و برنامه رسيدن به 13 درصد توليدات جهاني را مد نظر دارد. گفتني است در سال 2010 ميلادياين كشور به يكي از چهار توليد كننده برتر محصولات كليدي پتروشيمي در جهان تبديل خواهد شد. اگر بخواهيم وضعيت صنعت پتروشيمي كشور عربستان را با وضعيت ايران مقايسه كنيم، به نكات زير دست مييابيم:
ايجاد تنوع در محصولات
عربستان: در گذشته بخش اعظم سرمايهگذاريهاي انجام گرفته در صنايع پتروشيمي عربستان به دليل دسترسي به خوراك ارزان قيمت متان و اتان در توليد زنجيره مشتقات اتيلن و متانول متمركز بود. امروزه در اين كشور بهرغم ادامه افزايش تقاضاي متانول، اتيلن، پلياتيلن و اتيلن گلايكول فشار فزايندهاي بر توليدكنندگان در زمينه توليد محصولات جديدتر وجود دارد. پيش از سال 1994ميلادي تمام واحدهاي كراكر بخار عربستان100 درصد از خوراك اتان استفاده ميكردند. از آن سال به بعد به دليل محدوديت دسترسي به خوارك اتان، اغلب واحدهاي كراكر از مخلوط اتان پروپان، اتان - بوتان، اتان - ميعانات سبك به عنوان خوراك استفاده ميكنند. استفاده از خوراك سنگينتر موجب افزايش توليد پروپيلن و بنزن پيروليز ميشود. بنزن پيروليز غني از بنزن است و استخراج بنزن از آن تغييرات اساسي در ساختار صنايع پتروشيمي عربستان سعودي ايجاد ميكند و موجب بهبود ارزش امروزه زنجيره آروماتيكها ميشود.
مهمترين طرحهاي توسعه صنايع پتروشيمي در عربستان سعودي شامل سه مورد زير است: 1– پروژه ( Petro Rabighحاصل مشاركت شركت سعودي آرامكو و )Sumitomo كه در آن پروپيلن در يك واحد جديد FCCU توليد ميشود. 2– دو واحد منومر وينيل استات و اسيد استيك كه با مشاركت شركت پتروشيمي بينالمللي سعودي )Sipchem( و دو شركت Gelaneseô Tasnee در دست احداث است.3– طرح آلفا الفينهاي سابيك كه نقطه عطفي در ايجاد تنوع زنجيره توليدات سابيك به شمار ميرود و در نهايت موجب افزايش توان رقابتي اين كشور در بازارهاي جهاني ميشوند
ايران: با نگاهي به تركيب توليدات صنعت پتروشيمي ايران طي برنامههاي پنجساله دوم، سوم و چهارم توسعه ميتوان عملكرد ايران را در اين زمينه ارزيابي كرد. (جدول شماره يك.)
شركت ملي صنايع پتروشيمي ايران در راستاي اجراي برنامه چهارم توسعه و به منظور توسعه صنايع پتروشيمي كشور، در منطقه ويژه اقتصادي پتروشيمي در بندر امام، منطقه ويژه اقتصادي انرژي پارس در بندر عسلويه و در ساير مناطق كشور در مجموع، 26 طرح در دست اجرا دارد كه محصولات توليدي طرحهاي در دست اجرا به شرح جدول شماره 2 است.
توسعه صنايع پاييندستي
گفتني است كه اين مبحث در هر دو كشور ايران و عربستان به عنوان يكي از محورهاي داخلي رشد صنايع پاييندستي پتروشيمي در نظر گرفته شده و به شرح زير است.
عربستان: امروزه سرمايهگذاري در صنايع پتروشيمي عربستان به دليل بهرهمندي توليد كنندگان از خوراك ارزان قيمت به صورت قابل توجهي به سمت توليد محصولات بالادستي معطوف شده كه مزيت هزينه توليد پايينتر را براي مشتقات سطح اول و دوم فراهم ميآورد. اين مزيت اقتصادي شامل صنايع پايين دستي مانند صنايع تبديلي پلاستيكها نميشود زيرا قيمت پليمرها در عربستان مطابق با قيمت جهاني آن است.
از سوي ديگر، صنايع تبديلي پلاستيكها در عربستان سعودي طي سه دهه گذشته از رشد ثابتي برخوردار بوده، زيرا اين صنايع به طور عمده به منظور تأمين نياز داخلي و بخش اندكي به امر صادرات اختصاص يافته است. اما دولت اين كشور در حال حاضر سياست توسعه اين قبيل صنايع را در راستاي رقابت با ديگر مناطق جهان مدنظر داشته و سعي در ترغيب و تشويق سرمايهگذاري در اين بخش دارد.
امروزه عربستان مقادير زيادي پلياتيلن را به چين صادر ميكند كه در آن كشور به صورت فيلم و كيسههاي پلاستيكي در مي آيد و به بازارهاي آمريكا و اتحاديه اروپا صادر ميشود. از اين رو منطقي به نظر ميرسد كه عربستان سعودي براي كسب مقادير بيشتري از ارزش افزوده زنجيره مواد به توسعه صنايع تبديلي پلاستيكها پرداخته و بازار كالاهاي مصرفي نهايي را هدف قرار دهد. در اين راستا راهبرد اين كشور افزايش سهم خود در بازار پلاستيك جهان از يك درصد كنوني تا 15 درصد در سال 2010 ميلادي است. اهداف كوتاه مدت عربستان در صنايع تبديلي پلاستيكها نشان ميدهد كه اين كشور بيشترين رشد را در بازار صادرات اين محصولات داشته و قصد دارد از 9 درصد كنوني به 25 درصد در سال 2010ميلادي افزايش دهد.
ايران: توسعه قابل ملاحظه صنايع پتروشيمي در سالهاي اخير و رشد فزايندهتري كه با راهاندازي پروژههاي در دست احداث به لحاظ حجم و تنوع محصولات حاصل خواهد شد، بستر مناسبي را براي توسعه صنايع پايين دستي پتروشيمي فراهم كرده است. بر اساس اين، برنامهريزي براي توسعه صنايع پاييندستي كه به طور عمده در حوزه فعاليت بخش خصوصي قرار ميگيرد، اهميت و ضرورت بيشتري پيدا كرده و مورد علاقه و تأكيد خاص است. شركت ملي صنايع پتروشيمي در راستاي توسعه صنايع پايين دستي پتروشيمي اقدام به ايجاد بخشهاي زير كرده است: 1– راه اندازي شركت گسترش صنايع پاييندستي با مشاركت 50-50 با سازمان گسترش و نوسازي صنايع ايران 2– ايجاد دفتر توسعه صنايع پايين دستي پتروشيمي 3– راه اندازي شركت توسعه صادرات صنايع پاييندستي با مشاركت واحدهاي توليدي. اين شركت به منظور حمايت و پشتيباني از توسعه صنايع پايين دستي پتروشيمي اهداف زير را تعريف كرده است: 1– كمك به افزايش ارزش افزوده صنعت پتروشيمي و ارتقاي سهم پتروشيمي در توليد ناخالص داخلي 2– ارتقاي سهم صادرات صنايع پايين دستي پتروشيمي در صادرات غير نفتي كشور3– كمك به ايجاد تعادلهاي منطقهاي در استانهاي مختلف 4– توسعه و تعميق پژوهش در صنايع پاييندستي پتروشيمي با حمايت از ايجاد واحدهاي تحقيق و توسعه در كارخانههاي مرتبط.
تحقيق و توسعه
عربستان: تحقيق و توسعه عامل اصلي رقابت پذيري است و نقش كليدي در رشد صنايع پتروشيمي در آينده ايفا ميكند. سابيك در سال 1991ميلادي پيشرفتهترين مركز تحقيق و توسعه (R&D( را در رياض راهاندازي كرده و به تازگي نيز چهار مركز تحقيق و توسعه را در شهرهاي جبيل، هوستون، و دو كشور هند و هلند به منظور تكميل فعاليتهاي تحقيقاتي واحد رياض افتتاح كرده است. حاصل فعاليتهاي تحقيقاتي اين مراكز به شرح زير است: 1– فناوري توليد شركت بوتن كه حاصل مشاركت شركتهاي سابيك و IFP فرانسه بود و تاكنون توسط 19 شركت شيميايي در 11 كشور جهان مورد استفاده قرار گرفته است. 2– فناوري توليد اسيد استيك از اكسيداسيون مستقيم اتان كه در سال 2005 توسط شركت ( IbnRushidاز شركتهاي تابع سابيك) به توليد تجاري رسيد.3– فناوري آلفا الفين خطي )a -sabline) حاصل مشاركت شركتهاي لينده و سابيك بوده و در حال حاضر يك واحد توليد آلفا الفين خطي با اين فناوري توسط شركت Al-Jubail united petrochemical در دست احداث است.
ايران: پژوهش و فناوري در پتروشيمي ايران نيز موجب رشد خلاقيت و نوآوري در صنايع پتروشيمي براي شناخت و بهينهسازي فرآيندهاي موجود، شناخت و انتخاب فرآيندهاي جديد و دستيابي به دانش فني فرآيندها، طراحي و تدوين
فرآيندهاي نو و داخلي كردن تأمين نيازمنديهاي شيميايي و ملزومات مورد نياز صنعت پتروشيمي شده است. گفتني است، تعداد پروژههاي انجام شده توسط شركت پژوهش و فناوري و همچنين واحد تحقيق و توسعه (R&D( مستقر در مجتمعها تا پايان سال 1381 بالغ بر 623 پروژه بوده است.
حمايت از بخش خصوصي
عربستان: در گذشته به دليل كمبود تخصص و تجربه در توسعه طرحهاي بزرگ پتروشيمي، سرمايهگذاريهاي بخش خصوصي پتروشيمي به طور عمده در طرحهاي پايين دستي واحدهاي كراكر بخار متمركز بوده است. تا سال 1995 ميلادي سابيك تنها شركت در صنايع پتروشيمي عربستان سعودي محسوب ميشد. در اين سال دولت عربستان با آزادسازي اين صنايع، از سرمايهگذاران بخش خصوصي داخلي و خارجي دعوت به همكاري كرد كه در نتيجه نخستين مجتمع خصوصي پتروشيمي اين كشور با مشاركت شورون فيليپس در سال 1999ميلادي افتتاح شد. از آن پس چندين طرح از طريق سرمايهگذاري بخش خصوصي در اين كشور به اجرا درآمده است. در حال حاضر سرمايهگذاران بخش خصوصي در صنايع پتروشيمي عربستان سعودي هشت شركت عمده را شامل ميشوند.
53 درصد از افزايش ظرفيت صنايع پتروشيمي عربستان سعودي طي سالهاي 2009 - 2004 به بخش خصوصي تعلق دارد كه 51 درصد از كل سرمايهگذاريها را شامل ميشود.
مشاركت بخش خصوصي در طرحهاي آتي صنعت پتروشيمي اين كشور به صورتهاي زير انجام ميگيرد:
1– تسريع در فرآيند خصوصيسازي صنايع با انتقال بخشي از سهام دولتي سابيك به بخش خصوصي 2– مشاركت شركتهاي خصوصي در توسعه طرحهاي بالادستي پتروشيميايي و پالايشگاهي 3– ايجاد تشكل اتحاديه بازاريابي توليد كنندگان محصولات پتروشيميايي براي افزايش سهم بازار .
ايران: چنانچه گستره خصوصيسازي را وسيع ببينيم به يقين واگذاري سهام به عموم تنها بخشي از اين تنوع وسيع را ميپوشاند. نهادهاي خصوصي و تعاوني در كشور به دلايل تاريخي ضعيف بوده و بسترسازي آنها هنوز آنطور كه بايد، فراهم نيامده است. از اين رو، توفيق امر خصوصيسازي در كشور به تمهيدات تقويت زمينه نهاد بخش خصوصي در كشور بستگي مستقيم دارد. چنين تمهيداتي شامل شفافسازي مباحث مربوط به حقوق مالكيت مشروع، اعتماد به توانمندي بخش خصوصي و آزادسازي فعاليتهاي اقتصادي تصديگرايانه است. به نظر ميرسد تنوع بخشيدن در عرصه حضور نهاد بخش خصوصي در زمينه فعاليتهاي اقتصادي توسط شركتهاي مادر تخصصي از شيوههاي بسيار مهم جلب و جذب بخش خصوصي اعم از داخلي و خارجي است و موجب تقويت چرخه خصوصيسازي ميشود.
گفتني است كه خط مشيها و سياستهاي خصوصي سازي و مشاركت تعيين شده در برنامه چهارم توسعه به شرح زير هستند: 1 - واگذاري شركتها با استفاده از الگوي Holding Company 2 - گسترش سرمايهگذاريهاي داخلي (يا خارجي با شركتهاي ذيصلاح) 3 - عرضه سهام با ساختار پيشنهادي رديف يك يا وضعيت موجود در بورس داخلي يا بورسهاي خارجي 4 - حمايت از سرمايهگذاريهاي مستقل در صنعت پتروشيمي داخل كشور5 - واگذاري به روشهاي ديگر خصوصي سازي 6 - مشاركت از طريق سرمايه، مديريت، فناوري و تجارت 7 - تأييد همكاري پتروشيمي در بخش سرمايه گذاري غيردولتي در امر زيستمحيطي، پژوهش و فناوري و ارتقاي آموزش نيروي انساني
گفتني است كه سهم بخش خصوصي از سرمايهگذاريهاي انجام شده در پتروشيمي در سالهاي 1381 و 1383 به ترتيب 6 درصد و 10 درصد بوده كه مطابق برنامه چهارم توسعه چشم انداز سال 1388، 20 درصد تعريف شده است و پيشبيني ميشود در صورتي كه هدفگذاريهاي برنامه محقق شود اين سهم در سال 1388 به 7 درصد برسد.
جمعبندي
در حالي كه صنعت پتروشيمي ايران سابقهاي 40 ساله دارد، اما رشد و توسعه آن به دهه 1990 ميلادي باز ميگردد. طي اين مدت پروژههاي عظيمي در كشور به بهرهبرداري رسيد كه موجب توسعه چشمگير بخش پتروشيمي در ايران شد. با وجود اين، بخش پتروشيمي ايران همچنان در سطح جهان سهم اندكي را در اختيار دارد.
مجموع توليدات پتروشيمي ايران در حال حاضر8/3 درصد كل توليدات پتروشيمي جهان را شامل ميشود. اين در حالي است كه ايران دومين توليد كننده بزرگ اوپك است و بيش از 10 درصد ذخاير قطعي نفت جهان را در اختيار دارد. اين كشور دومين ذخاير گازي و چهارمين ذخاير نفتي جهان را در اختيار دارد. البته مطابق برنامه توليد محصولات پتروشيمي ايران تا سال 2010 ميلادي به 76 ميليون تن خواهد رسيد.
ايران در حال حاضر در رتبه شصتام بزرگترين توليدكنندگان و صادركنندگان پتروشيمي جهان قرار گرفته است و تا سال 2010 ميلادي بالغ بر 14 درصد صنعت پتروشيمي جهان را در اختيار خواهد گرفت. وجود مشوقهاي صادرات و واردات كه در مناطق ويژه اقتصادي داده ميشود، روابط مناسب با كشورهاي همسايه و موقعيت مناسب جغرافيايي از مزاياي صنعت پتروشيمي ايران محسوب ميشوند. بازار بزرگ داخلي، نيروي توانمند داخلي و قوانين حاميسرمايه گذاري خارجي نيز بر قابليت رشد و توسعه صنعت پتروشيمي ايران افزودهاند. با اين حال ايران نسبت به رقيبان منطقهاي همچون قطر و عربستان خيلي دير به فكر توسعه صنعت پتروشيمي خود افتاد، اما توسعه منطقه عظيم پارس جنوبي و استفاده از گازهاي ميادين نفتي، موجب افزايش چشمگير مواد خام و اوليه مورد نياز صنعت پتروشيمي در ايران خواهند شد و رشد آن را در پي خواهند داشت.
لازم به ذكر است كه باز شدن فضاي كار براي حضور شركتها و سرمايهگذاران خارجي در بخش پتروشيمي ايران چشمانداز مناسب توسعه كشور را نيز در پي داشته است.
نكته مهم در اينجاست كه پايينتر بودن 50 تا 70 درصدي قيمت محصولات پتروشيمي در ايران نسبت به سطح بينالمللي آنها از جمله موانع رشد اين بخش است.
در مقابل اگر نگاهي به وضعيت عربستان داشته باشيم ميبينيم كه هم اكنون عربستان 7 درصد توليدات پتروشيمي جهان را به خود اختصاص داده است و تا ميزان سالانه 6 تا 7 ميليارد دلار فرآوردههاي پتروشيمي صادر ميكند و برنامه عربستان رسيدن به حدود 13 درصد توليدات پتروشيمي جهان را در چشم انداز خود ترسيم كرده است.
بنابراين ميتوان اينگونه نتيجه گيري كرد كه چشم انداز سهم از بازارهاي جهاني در هدفگذاريهاي راهبردي هر دو كشور عربستان و ايران به تقريب يكسان است و علت فاصله وضع موجود دو كشور، پيش آمدن شرايط اضطراري جنگ تحميلي و انقلاب در ايران بوده است. پتروشيمي ايران در چارچوب برنامههاي خود ميتواند مانند توسعه صنعت پتروشيمي عربستان به جايگاه ويژهاي در توليد محصولات پتروشيمي جهان دست يابد. البته اين مهم مرهون: 1 - برنامهريزي طولاني مدت در تربيت نيروي متخصص مورد نياز اعم از سطوح بالا و كارگري.2– تقويت صنايع جانبي مرتبط با اجراي طرحها.3– اجراي طرحهاي بالادستي نفت و گاز براي تأمين خوراك موردنياز پتروشيمي. 4– تأمين منابع ارزي و ريالي مورد نياز. 5– بسترسازي براي مشاركت و تشويق بخش غير دولتي است.
*كارشناس دفتر امور صنايع و معادن
http://files.spac.ir۱۳۹۴