تفاوت نگاه‌هاي فرهنگي شهيدرجايي و بني‌صدر ؛ سفرهاي استاني را شهيد رجايي بنيان گذاشت
عباس دوزدوزاني تشبيه احمدي‌نژاد به شهيدرجايي را ادعايي پوچ مي‌خواند و تأكيد مي‌كند: احمدي‌نژاد و بني‌صدر دو قماش غير از هم، با دو ساختار شخصيتي مغاير بودند و هيچ يك براي مسئوليت رياست‌جمهوري صلاحيت نداشتند.
روز نو : عباس دوزدوزاني تشبيه احمدي‌نژاد به شهيدرجايي را ادعايي پوچ مي‌خواند و تأكيد مي‌كند: احمدي‌نژاد و بني‌صدر دو قماش غير از هم، با دو ساختار شخصيتي مغاير بودند و هيچ يك براي مسئوليت رياست‌جمهوري صلاحيت نداشتند.
به گزارش روز نو، «8شهريور » روزي پيوند خورده با نام محمدعلي رجايي و محمدجواد باهنر است، روزي كه پرونده ديگري از ترور مقامات ارشد نظام جمهوري اسلامي در آن باز شد تا رييس جمهور و نخست وزير تازه روي كار آمده طي يك اقدام تروريستي ديگر از سوي منافقين در همان سالهاي اوليه بعد از انقلاب به شهادت برسند.
در سالگرد اين واقعه تلخ، به سراغ عباس دوزدوزاني وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي دولت شهيدرجايي رفتيم و با او درباره حال و هواي كابينه شهيد رجايي گفتگو كرديم.
كارنامه اجرايي، تقنيني و سياسي دوزدوزاني پر از مصاديق نخستين است. او از پايه‌گذاران سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و اولين فرمانده رسمي كل سپاه، نخستين وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي رسمي نظام جمهوري اسلامي، نماينده نخستين دوره مجلس شوراي اسلامي، عضو و رئيس نخستين دوره شوراي اسلامي شهر تهران.
البته علاوه بر اين عناوين، دوزدوزاني در دوره دوم و سوم مجلس شوراي اسلامي نيز نمايندگي مردم را بر عهده داشت، همچنين روزگاري معاون وزير علوم و مشاور رئيس دولت اصلاحات بود.
دوزدوزاني رئيس كانون زندانيان سياسي قبل از انقلاب اين روزها به لحاظ سلامت جسماني اوضاع مساعدي ندارد، به همين دليل در خارج از تهران زندگي مي كند و هر از چندگاهي براي پيگيري پاره اي امور و شركت در برخي جلسات به تهران مي آيد.
نخستين وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي دولت رسمي جمهوري اسلامي با وجود شرايط سخت جسماني در نهايت موافقت كرد كه به چند سوال كوتاه خبرآنلاين به صورت كتبي پاسخ دهد.
چالش‌هاي فرهنگي دولت نخست، تفاوت نگاه فرهنگي شهيد رجايي و بني صدر و تشبيه احمدي نژاد به شهيد رجايي و بني صدر از محورهاي اين گفتگو بود كه مشروح آن در ادامه آمده است؛
***
آقاي دوزدوزاني! شما نخستين وزير ارشاد اولين دولت رسمي جمهوري اسلامي ايران بوديد، برخي آن دوره را پر چالش‌ترين مقطع در حوزه فرهنگي مي خوانند چرا كه سياست هاي فرهنگي جمهوري اسلامي رسما جايگزين سياست هاي رژيم پهلوي در اين حوزه شد، روايتي از آن روزها به ما مي دهيد؟
طبيعي بود كه آن دوره پر چالش ترين مقطع در حوزه فرهنگي باشد، چراكه سالهاي اول انقلاب زمان تزاحم و برخورد سليقه و اهداف فرهنگي گوناگون بود كه در فضاي خاص آن زمان و كيفيت‌هاي اجتماعي موجود در آن، چه از موضع نظام انقلابي جديد و چه از مواضع اربابان سلايق و شيوه هاي گوناگون چنان فضايي را شكل مي داد.
بالاتر از همه كشور از كيفيت فرهنگي نظام ديرين شاهنشاهي به وضعيت جديدي با شعارها و اهداف و مطالبات جديدي وارد شده بود. در چنين اوضاعي وزارت ارشاد با صفت اسلامي اش بايد زمينه لازم را براي عبور از برزخ به وجود آمده به سوي اهداف مطلوب خود فراهم مي كرد. به همين سبب من پس از مشورت هاي لازم و هماهنگي با شخص شهيد رجايي و البته با تلاش تيمي قوي آن وزارتخانه را از حيث تشكيلات، شرح وظايف و كاركنان مورد تجديدنظر كامل قرار دادم و در فرصت قانوني (6 ماه) تحولات لازم را ايجاد و تشكيلات جديد را با شرح وظايف لازم به سازمان مديريت كشور ارائه كردم كه مورد قبول قرار گرفت و اجرا شد.
نگاه هاي فرهنگي شهيدرجايي با بني صدر چقدر متفاوت بود؟
شهيد رجايي پرورش يافته در متن جريان‌هاي داخل كشور در دوران هاي تأثيرگذار بود. او زندگي با محروميت ها را تجربه كرده بود و درد آشنا بود. به ويژه كه در دهه هاي متصل به انقلاب مدتي را در زندان ها و زير شكنجه هاي شديد گذراند و واجد باورهايي شده بود كه ساختار شخصيت او را براي پذيرش مسئوليت عامه (نخست وزيري و رياست جمهوري) متناسب ساخته بود. در حاليكه بني صدر در دور دست ها و در شرايط متفاوت با اوضاع و شرايط بومي ايران پرورش يافت و صلاحيت مسئوليت سياسي، اجتماعي و اجرايي در حد رياست جمهوري را اساسا نمي توانست عهده دار شود گرچه ملت ما هم در آن دوران دچار نوعي شيدايي بودند و توجه به نكات اساسي ضروري در موضعگيري هاي اجتماعي و سياسي به طور طبيعي با اشكالاتي مواجه مي شد.
شما روز انفجار دفتر نخست وزيري كجا بوديد؟ چه طور از اين اتفاق مطلع شديد؟ واكنش شما چه بود؟
من با توجه به سابقه فرماندهي كل سپاه سپاداران انقلاب اسلامي در قبل دوران وزارتم، با درك ضرورت حضور خود در سپاه و كمك به حالت جنگي كشور، زمان كوتاهي جهت استراحت در استان گيلان بودم تا بتوانم با نيرو و نشاط بيشتري به سپاه بگردم كه از خبر انفجار دفتر نخست وزيري مطلع شدم و به تهران برگشتم كه كار از كار گذشته بود و آن بزرگواران در آتش شرارت شيطاني عناصر ضد بشري سوخته و به شهادت جانسوز رسيده بودند.
آقاي غفوري فرد مي گويد پايه‌گذار سفرهاي استاني شهيد رجايي بود، آيا همين طور است؟ شباهت و تفاوت سفرهاي استاني دولت شهيد رجايي با آنچه در دولت هاي نهم و دهم اتفاق افتاد چيست؟
بله درست است. سفرهاي استاني را شهيد رجايي به حسب ضرورت حضور كابينه در نقاط مختلف كشور و درك كم و كيف موجود اجرايي در سراسر كشور و بررسي هرچه دقيق‌تر و نزديك تر براي تصميم سازي و تصميم گيري بنيان گذاشت و سفرهاي استاني متناسب با سلايق و خصايل او انجام مي گرفت.
آقاي دوزدوزاني! رابطه شهيد رجايي در دوران نخست وزيري با مجلس شوراي اسلامي چگونه بود؟ خصوصا با توجه به اختلافاتي كه بين مجلس اول و بني صدر در جايگاه رياست جمهوري وجود داشت.
شهيد رجايي خود را فرزند مجلس مي‌خواند و به راستي نيز چنان بود.
احمدي نژاد را در دو سال آخر رياست جمهوري‌اش به بني صدر تشبيه مي كردند، شما با توجه به شناختي كه از بني صدر داشتيد آيا رفتارهاي احمدي نژاد، بني صدر را براي شما تداعي نمي كرد؟
اين دو نفر از دو قماش غير از هم، با دو ساختار مغاير بودند و هيچ يك براي مسئوليت رياست جمهوري صلاحيت نداشتند.
احمدي نژاد سال 84 در تبليغات انتخاباتي خود را به رجايي تشبيه كرد و اين تبليغ او تأثير داشت، امروز هم دوباره همان شيوه تبليغي را دنبال مي كند، به نظر شما چقدر مي تواند نتيجه بخش باشد؟
به جاست مواضع صادره از سوي خواهر بزرگوارمان سركار خانم عاتقه صديقي همسر شهيد رجايي كه همزمان در مقابل آن ادعاهاي پوچ و نامناسب منتشر شد، بار ديگر جهت اطلاع عموم در اين ايام يادآوري شود.
خانم عاتقه صديقي سال 88 در چندين مقطع از تشبيه احمدي نژاد به شهيد رجايي انتقاد و تأكيد كرد كارهاي احمدي‌نژاد شباهتي به رجايي ندارد و نبايد او خود را به شهيد رجايي تشبيه كند.