پيام نفت -رسانه خبري تحليلي نفت، گاز و انرژي : در مخوفترين زندان دنيا چه خبر بود؟ + تصاوير
چهارشنبه، 3 تیر 1394 - 16:43 کد خبر:35390
پيام نفت:
وقتي نيروهاي گروه موسوم داعش شهر پالميرا را در سوريه تصرف كردند، در اولين اقدام زندان تدمر را منفجر كردند، زنداني كه در چند دهه گذشته ناراضيان و فعالان سياسي سوريه در آن شكنجه شده‌اند.
در مخوفترين زندان دنيا چه خبر بود؟

غربي‌ها پالميرا را بخاطر ويرانه‌هاي رومي و يوناني آن مي‌شناسند، اما نام عربي آن تدمر، مو بر اندام بسياري از مردم سوريه راست مي‌كرد، اين نام معادل بود بود با مرگ، شكنجه، وحشت و جنون.

زندان را فرانسوي‌ها در دهه ۱۹۳۰ در دل صحرا، در دويست كيلومتري شمال‌شرقي دمشق ساختند.

اما شهرت اين زندان مديون دوران سي ساله حكومت حافظ اسد (۲۰۰۰-۱۹۷۱) است كه گفته مي‌شود هزاران ناراضي سياسي در آن تحقير، شكنجه و سرانجام اعدام شدند.

سلامه كيله، نويسنده فلسطيني بين سال‌هاي ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۰ دو سال در تدمر زنداني بود. اتهام او مخالفت با آرمانهاي انقلابي بود كه حزب بعث و حافظ اسد را به قدرت رساند.

او مي‌گويد: "اطلاق نام زندان به تدمر اجحاف بزرگي است، در زندان شما حقوق اوليه داريد، در تدمر هيچ‌چيز نداشتيد."

بازداشت‌هاي خودسرانه و رفتار بي‌رحمانه با زندانيان سياسي در تدمر از دهه ۱۹۷۰ آغاز شد كه مخالفت با حافظ اسد داشت شتاب مي‌گرفت.

در آن زمان اخوان المسلمين و چند حزب سكولار خواستار حضور در عرصه سياسي و برقراري حكومت قانون بودند.

محبوبيت اخوان‌المسلمين افزايش پيدا كرده و شاخه نظامي آن اقدامات سياسي خشونت‌آميزي عليه ارتش و رژيم حافظ اسد انجام داده بود.

از اين رو در اواخر دهه هفتاد و اوايل دهه هشتاد ميلادي هزاران نفر از هواداران احزاب و گروه‌هاي چپ و اسلامي دستگير شدند.

بسياري اعدام شدند يا زير شكنجه مردند. خوش‌شانس‌ها سه چهار سال آنجا بودند، بعضي‌ها بيست سال.
در مخوفترين زندان دنيا چه خبر بود؟
بند تدمر، بر ديوار نوشته "براي حفظ عزت شهروندان"
در حافظه مردم سوريه قتل‌عام خونيني كه در ۱۹۸۰ در پشت ديوارهاي تدمر اتفاق افتاد حك شده است.

فرداي روزي كه ترور حافظ اسد نافرجام ماند، اعضاي "گردان پدافند" كه در آن زمان فرمانده‌اش رفعت، برادر حافظ اسد بود، با هلي‌كوپتر از دمشق به تدمر رفتند، از سلولي به سلول ديگر، و زندانيان را به رگبار بستند.

هيچكس نمي‌داند دقيقا چند نفر كشته شدند، اما بنا به گزارش سال ۲۰۰۱ عفو بين‌الملل، در عرض چند دقيقه پانصد تا هزار نفر كشته شدند، بيشتر آنها يا اعضاي اخوان‌المسلمين بودند يا مظنون به همكاري با آن.

گفته مي‌شود كه اجساد كشته‌شدگان در گوري دسته‌جمعي در بيرون زندان ريخته شد.

زندان به سبك سراسربين (Panopticon) ساخته شده، ساختماني مدور كه محافظان مي‌توانند در تمام مدت زندانيان را زير نظر داشته باشند. نام اين سبك زندان از "پانوپتس" گرفته شده، غول اساطير يوناني كه صد چشم داشت.

زندانيان سابق اين زندان به عفو بين‌الملل گفته‌اند كه زندان هفت حياط، ۴۰ تا ۵۰ بند و ۳۹ سلول داشته است. نوزده سلول تاديبي هم در زيرزمين به عنوان زندان انفرادي به كار مي‌رفت.
در مخوفترين زندان دنيا چه خبر بود؟
ورودي تدمر، پرچم داعش بر نيم‌تنه حافظ اسد نصب شده
به گفته سلامه كيله، سقف تمام بندها پنجره‌هايي داشته كه با سيم خاردار محافظت مي‌شد و به نگهبان‌ها امكان مي‌داد كه در تمام مدت زندانيان را زير نظر داشته باشند: "ما نمي‌دانستيم آيا نگهبان‌ها آن بالا بودند و ما را زير نظر داشتند يا نه، اما هيچكس جرات نداشت از جايش تكان بخورد يا سرش را بالا بياورد چون عاقبت وحشتناكي داشت."

زندانيان اجازه نداشتند سرشان را بالا بياورند و به بالا يا به يكديگر نگاه كنند.

ياسين حاج صالح نويسنده سوري كه از ۱۹۹۵ تا ۱۹۹۶ در تدمر زنداني بود در مقاله‌اي با عنوان "جاده تدمر" نوشت: "من چشم هيچكدام از هم‌بندهايم را نديدم، آنها هم چشم‌هاي من را نديدند مگر پس از آزادي. تماس چشمي مطلقا ممنوع بود."

فرج بيرقدار نويسنده و شاعر سوري مي‌گويد: "ما نگاهبان‌ها را از روي رنگ پوتين‌هايشان مي‌شناختيم چون هيچوقت صورتهايشان را نديديم."

"نگاهباني كه پوتين سياه داشت آدم خوبي بود، اما آنكه پوتين سبز داشت رحم نداشت."

بعضي زندانيان تا سالها پس از آزادي نمي‌توانستند در چشم كسي نگاه كنند.

شكنجه برنامه هر روزه بود، سفري طولاني از زجر و مرگ تدريجي. يك زنداني در خاطراتي كه در سال ۱۹۹۹ به بيرون قاچاق شد، نوشت: "وقتي مرگ اتفاقي روزمره است كه با شكنجه، كتك خوردن بي دليل، در آوردن چشم، دست و پاي شكسته و انگشتان خرد شده در كمين شماست، آيا به مرحمت گلوله خوشامد نمي‌گوييد؟"

زندانيان سابق اغلب از اولين ساعات ورود به زندان صحبت مي‌كنند كه به "پذيرايي ورودي" معروف بود، اولين جلسه شكنجه درست در بدو ورود.

يكي از آنها براي عفو بين‌الملل آن را توصيف كرد: "نگهبان‌ها ما را از اتوبوس‌ها بيرون كشيدند در حاليكه بي‌رحمانه و وحشيانه ما را شلاق زدند تا همه پياده شديم. حراست ما را بازرسي بدني كرد و ما را در تاير كردند [هر كدام را به زور در تاير يك ماشين جا دادند]، به پاي هر زنداني بين ۲۰۰ تا ۴۰۰ ضربه زدند."

"وضع همه بد بود، پاها خونريزي مي‌كرد و پر از زخم بود، بقيه اعضاي بدن هم همينطور. بعضي‌ها در همان پذيرايي ورودي مردند."

زندانيان سابق مي‌گويند تحقير، شلاق و كتك در تمام مدت برقرار بود. كيله مي‌گويد: "دست زندانبان‌ها براي هر كاري كاملا باز بود، حتي براي كشتن. زندگي زنداني هيچ ارزشي نداشت."

ماموران امنيتي براي ابداع شيوه‌هاي تازه تحقير خلاقيت نشان مي‌دادند. كيله مي‌گويد آنها از شيوه‌هاي عجيب و بيمارگونه‌اي براي شكنجه استفاده مي‌كردند، گاهي فقط براي رفع بي‌حوصلگي.

يك شب يكي از نگهبان‌هاي بالاي سقف شيشه‌اي به او دستور داده بود تمام دمپايي‌هاي بند را كه صد جفتي مي شد، در تمام طول شب فقط با دهان جابجا كند.
در مخوفترين زندان دنيا چه خبر بود؟

ديگران از آزاري ديگر مي‌گويند، دو زنداني دست و پاي يك زنداني ديگر را مي‌گرفتند و او را تاب مي‌دادند و بعد به هوا پرت مي‌كردند تا به شدت زمين بخورد. يك زنداني از اين كار خودداري كرد، آنقدر بر سرش زدند كه يك ماه بعد مرد.

"زنداني‌ها التماس مي‌كردند تا به آنها كه در حال مرگ بودند رسيدگي پزشكي شود، جواب زندانبانان هميشه يك چيز بود، فقط وقتي مرد ما را خبر كنيد كه جنازه اش را ببريم."

بيرقدار مي‌گويد: "تدمر پادشاهي مرگ و جنون بود. اينكه چنين جايي وجود داشته ننگي است نه فقط براي سوري‌ها بلكه براي تمام بشريت."

وقتي داعش زندان را تصرف كرد، تصاويري از داخل آن منتشر كرد. بجز نگهبان‌ها و زندانيان سابق كسي تا به حال آنسوي ديوارهاي تدمر را نديده بود.

كساني كه مي‌خواستند اين زندان به عنوان سند سالها بي‌رحمي باقي بماند از تخريب آن جا خوردند.
در مخوفترين زندان دنيا چه خبر بود؟
بقاياي زندان تدمر
علي عبودهن، يك مرد لبناني كه چهار سال در تدمر زنداني بوده به آسوشيتدپرس گفت: "داعش يك نماد تاريخي را خراب كرد كه بايد باقي مي‌ماند چون در تك تك اتاق‌هاي آن انسان‌هايي كشته شده بودند."

براي ياسين حاج صالح مثل اين بود كه خانه‌اش خراب شده، او در فيس‌بوك نوشت: "من روياي اين را داشتم كه آنجا را روزي ببينيم، ديدن آن مرا رها مي‌كرد، پايان‌بخش بود، تخريب زنداني كه نماد بردگي ما بود، تخريب آزادي ماست."

به گفته او، تخريب اين زندان "خدمت بزرگي به رژيم برده داري اسد بود."