پيام نفت -رسانه خبري تحليلي نفت، گاز و انرژي : سهم‌بندي عوامل سقوط بازار نفت
دوشنبه، 11 اسفند 1393 - 08:41 کد خبر:33946
پيام نفت: قيمت نفت در شرايطي بيش از 50 درصد ريزش را در حدود 6 ماه تجربه كرده است كه تاكنون تحليل‌هاي مختلفي از عوامل موثر بر اين ريزش مطرح شده است. با اين حال در اين تحليل‌ها مشخصا سهم هر كدام از اين عوامل روشن نبوده است. در اين ميان مجمع جهاني اقتصاد اخيرا به بررسي سهم عوامل مذكور پرداخته و اعلام كرده است از 49 دلار ريزش قيمت نفت در فاصله ماه‌هاي ژوئن تا دسامبر 2014، در حدود 55 درصد (27 دلار) به شوك‌هاي پيش از اين دوره و 22 دلار از اين ميزان نيز به شوك‌هاي جديد و دوره پس از آغاز ريزش ارتباط دارد.

پيام نفت:

سايت مجمع جهاني اقتصاد تحليل كرد
ماهيت شوك‌هاي موثر در ريزش بهاي نفت


 قيمت نفت خام طي‌ماه‌هاي اخير، پس از يك دوره ثبات نسبي يكي از قابل‌توجه‌ترين كاهش‌هاي قيمت نفت تا به امروز را شاهد بوده است. نمودار يك نشان مي‌دهد كه كاهش تجميعي بين ماه‌هاي ژوئن تا دسامبر 2014 به ميزان 44 درصد (يا 49 دلار) بوده و افت قيمت نفت تا ژانويه 2015 ادامه داشته است. اين كاهش قيمت، استرس اقتصادي شديدي را به توليدكنندگان نفت در سراسر جهان وارد كرده و ترديدهايي را درباره تداوم توليد انرژي‌هاي جايگزين به وجود آورده است. همچنين اين نگراني فزاينده وجود دارد كه كاهش سريع‌تر قيمت نفت ثبات اقتصادي و سياسي كشورهاي توليدكننده نفت را تهديد مي‌كند، اما اين اميد هم به وجود آمده است كه قيمت پايين نفت به قدرت اقتصادي جهان خواهد افزود.


بسياري از تحليلگران و سياست‌گذاران به اين پرسش فكر مي‌كنند كه چه مساله‌اي موجب كاهش قيمت نفت شده است و آيا اين كاهش ادامه خواهد داشت يا خير؟ گرچه كاهش مستمر قيمت نفت پيش از اين به ويژه در سال 1986 و اواخر سال 2008 هم رخ داده است، اما پرسش اصلي اين است كه آيا كاهش فعلي متفاوت است و اگر متفاوت است، چه فرقي دارد؟ 
برخي از كارشناسان معتقدند عوامل مختص بازار نفت نقش مهمي در كاهش قيمت داشته‌اند. براي مثال، آرزكي و بلانچارد (2015) مساله شوك مثبت عرضه نفت پس از ژوئن 2014 را عامل كاهش قيمت مي‌دانند و به نمونه‌هاي ليبي، عراق و آمريكا اشاره مي‌كنند. آنها همچنين مي‌گويند پس از آنكه اوپك در اواخر ماه نوامبر 2014 اعلام كرد به‌رغم افزايش توليد از طرف كشورهاي غير عضو اوپك سطح فعلي توليد را حفظ خواهد كرد، شوك بزرگ انتظارات قيمتي نفت به وقوع پيوست. اين دو علت كاملا منطقي هستند، اما اخيرا بامستر و كليان (2015) مي‌گويند آمار، هيچ‌كدام از اين علل را تاييد نمي‌كند. 
آيا كاهش قيمت نفت از ژوئن 2014 قابل پيش‌بيني بود؟
پرسش اصلي در اين بحث اين است كه كاهش قيمت نفت از ژوئن تا دسامبر 2014 تا چه ميزان قابل پيش‌بيني بود و اين كاهش تا چه ميزان به شوك‌هاي عرضه و تقاضا كه پس از ژوئن 2014 رخ داد، مربوط مي‌شود. براي پاسخ به اين پرسش بايد از يك مدل پيش‌بيني قيمت نفت استفاده كرد. مدلي كه براي اين كار مناسب به نظر مي‌رسد به آمار گذشته توليد جهاني نفت، ميزان فعاليت واقعي اقتصاد جهان، شاخص تغيير ذخاير نفت جهان و قيمت نفت خام متكي است. بامستر و كليان براساس اين مدل چهار متغيره پيش‌بيني قيمت نفت نشان مي‌دهند كه با استفاده از آمار موجود تا پايان ژوئن 2014،  بيش از نيمي از كاهش تجمعي مشاهده شد، يعني كاهش 27 دلاري، قابل پيش‌بيني بود. 
اما چرا اين كاهش 27 دلاري توسط متدهاي متعارف پيش‌بيني قيمت نفت، پيش‌بيني نشد؟ روش متداول در موسسات سياست‌گذاري اين است كه براي پيش‌بيني قيمت نفت از قيمت آتي نفت برنت استفاده مي‌كنند. اين در شرايطي است كه منحني قيمت آتي نفت برنت از ژوئن 2014 عمدتا صاف بوده است. اين مساله اين پرسش را به وجود مي‌آورد كه چرا چنين مدل پيش‌بيني، دقيق‌ درنظر گرفته مي‌شود. يك علت اين است كه با توجه به اينكه  سود حاصل از پذيرش ريسك در بازار آتي نفت در زمان‌هاي مختلف فرق مي‌كند، قيمت‌هاي آتي نفت انتظارات قيمتي نيستند و بنابراين نبايد آنها را به‌عنوان پيش‌بيني بازار درنظر گرفت. تحقيقات اخير نشان داده است كه سود حاصل از پذيرش ريسك به اندازه 26 دلار خواهد بود، بنابراين ناكامي قيمت‌هاي آتي نفت در پيش‌بيني قيمت آن تعجب‌آور نيست. 
جدول همراه نشان مي‌دهد كه در فوريه 2014، اين مدل افزايش اندك قيمت نفت را پيش‌بيني كرده است. در اواخر سال 2014 نيز اين مدل پيش‌بيني‌ها منفي مي‌شود و اين مدل يك كاهش بسيار بزرگ را پيش‌بيني كرده بود. 
در اينجا اين پرسش مطرح مي‌شود كه چرا اين مدل كاهش 27 دلاري قيمت نفت را پيش‌بيني مي‌كند. 
يك احتمال اين است كه اين پيش‌بيني از متغيرهاي قابل پيش‌بيني فعاليت واقعي اقتصاد جهان ناشي شده است.
اما، تنها 10 دلار از كاهش پيش‌بيني شده از تاريخ ژوئن 2014 مي‌تواند به كاهش قابل پيش‌بيني در فعاليت واقعي اقتصاد جهان مربوط باشد. اين نتيجه‌گيري منطقي است زيرا تغيير غيرمنتظره در فعاليت واقعي اقتصاد جهان بر قيمت همه كالاها تاثير گذاشته است اما در قيمت بازار فلزات، مواد خام صنعتي و مواد غذايي شاهد كاهشي به بزرگي كاهش قيمت نفت خام نبوده‌ايم. 
اين مساله به اين معني است كه 17 دلار كاهش قابل پيش‌بيني باقيمانده، به شوك‌هاي خاص بازار نفت كه قبل از ژوئيه 2014 رخ داده است، مربوط مي‌شود. 
فقط دو نوع شوك در مدل‌هاي اقتصادي بازار نفت هستند كه مي‌توانند كاهش قيمت مختص به بازار نفت را ايجاد كنند. يكي شوك مثبت عرضه نفت است كه منعكس‌كننده افزايش غيرمنتظره توليد نفت است و ديگري، شوك منفي وارد شده به تقاضا براي ذخاير نفت است كه منعكس‌كننده انتظارات براي توليد بالاتر نفت درآينده است. بنابراين، مي‌توان گفت شوك‌هايي از اين نوع كه پيش از اواسط 2014 روي داده‌اند، علت 17 دلار كاهش پيش‌بيني شده قيمت نفت خام هستند. 
يك سوال مهم ديگر اين است كه علت كاهش‌هاي بعدي قيمت نفت كه از ژوئن 2014 قابل پيش‌بيني نبوده است، چيست. مي‌دانيم كه اين 22 دلار كاهش بعدي بايد توسط شوك‌هاي بازار نفت كه بعد از ژوئن 2014 رخ داده‌اند، توضيح داده شود. اما اين شوك‌ها چه زماني رخ داده‌اند و ماهيت اين شوك‌ها چه بوده است؟ با به روزرساني ماهانه مدل پيش‌بيني چهار متغيره براي بقيه ماه‌هاي سال 2014 و استفاده از اطلاعاتي كه در آن زمان در دسترس عموم بود، مي‌توان به اين پرسش پاسخ داد. 
اين كار نشان مي‌دهد كه فقط دو خطاي عمده در پيش‌بيني قيمت نفت در نيمه دوم سال 2014 وجود داشته است، يكي در ماه ژوئيه (كاهش 9 دلاري را محاسبه كرده است) و ديگري در ماه دسامبر(كاهش ديگري تا 13 دلار را محاسبه كرده است). در مقايسه، پيش‌بيني اين مدل از قيمت نفت در ماه‌هاي اوت، سپتامبر، اكتبر و نوامبر كاملا نزديك به قيمت‌هاي مشاهده شده بوده است. با ارزيابي الگوي خطاهاي پيش‌بيني براي هر چهار متغير اين مدل(متغيرهاي توليد نفت، قيمت نفت، ذخاير نفت و فعاليت واقعي) در ماه‌هاي ژوئيه و دسامبر مي‌توان فهميد كه كدام يك از شوك‌هاي اقتصادي در بازار نفت اين دو خطا را توضيح مي‌دهند. 
براي مثال، هيچ نشانه‌اي از يك شوك مثبت بزرگ عرضه نفت در ماه‌هاي ژوئيه يا دسامبر وجود ندارد، زيرا خطاهاي پيش‌بيني در مورد ميزان توليد نفت به لحاظ اندازه كوچك‌تر از كاهش توليد جهاني نفت ناشي از شوك‌هاي عمده عرضه، بوده است. درعوض، شوك قيمت نفت در ماه ژوئيه منعكس‌كننده شوك منفي به تقاضا براي ذخاير نفت است كه در خطاي پيش‌بيني منفي براي شوك‌هاي نفتي منعكس شده است. وارد شدن چنين شوكي به تقاضاي ذخيره‌سازي را مي‌توان با انتظارات كمتر بازار از قيمت آتي نفت توضيح داد كه منعكس‌كننده انتظار تضعيف اقتصاد جهاني، انتظار توليد بيشتر جهاني نفت، يا هر دو است. در اين مدل امكان تفكيك اين دو عامل از هم وجود ندارد، اما نشان مي‌دهد كه وارد شدن اين شوك به انتظارات، كاهش 9 دلاري ديگر قيمت نفت در ماه ژوئيه 2014 را توضيح مي‌دهد. 
در مقايسه، آمار ماه دسامبر نشان‌دهنده وارد شدن يك شوك منفي بزرگ به تقاضا براي نفت به دليل تضعيف غيرمنتظره اقتصاد جهاني است كه موجب كاهش 13 دلاري قيمت نفت شده است. در اينجا بايد تاكيد كرد كه اين آمار با فرضيه جايگزين مطرح شده توسط آرزكي و بلانچارد (2015) سازگار نيست. اين فرضيه بر اين اساس استوار است كه بيانيه سازمان اوپك در اواخر ماه نوامبر 2014 موجب يك تغيير جهت مهم در انتظارات درباره توليد آتي و درنتيجه قيمت آتي نفت شده است و موجي از فروش ارزان قيمت سهام نفت و سقوط قيمت نفت در ماه دسامبر را درپي داشته‌است. مطابقت دادن چنين توضيحي براي كاهش قيمت نفت كه برمبناي شوك‌هاي وارد شده به تقاضا براي ذخيره‌سازي نفت است، با الگوي مشاهده شده از خطاي پيش‌بيني در اين مدل، كار دشواري است. 

 نتيجه‌گيري
اين واقعيت كه مدل پيش‌بيني از دسامبر 2014 كاهش جزئي در كاهش قيمت نفت و رسيدن آن به حدود 60 دلار در ماه ژانويه و سپس بهبود تدريجي و رسيدن قيمت نفت به 70 دلار تا ژوئن 2015 را پيش‌بيني كرده است، نشان مي‌دهد كه كاهش بيشتر قيمت نفت در سال 2015 فقط از طريق شوك‌هاي بيشتر قابل توضيح است. درواقع، اين حقيقت كه قيمت نفت برنت در ماه ژانويه به كمتر از بشكه‌اي 50 دلار كاهش يافت، نشان مي‌دهد كه بازار نفت خام در ماه ژانويه يك شوك بزرگ ديگر را تجربه كرده است. تا زماني كه اطلاعات مربوط به شاخص‌هاي بازار نفت منتشر نشوند، تعيين ماهيت اين شوك دشوار خواهد بود. يك عامل مي‌تواند انتظارات مبني بر كاهش بيشتر قيمت نفت يا كاهش بيشتر و غيرمنتظره فعاليت واقعي اقتصاد جهان باشد. با اين وجود، دلايلي وجود دارد كه انتظار داشته باشيم در صورتي كه وضعيت اقتصاد جهاني وخيم‌تر نشود، كاهش اخير قيمت نفت به زودي پايان يابد. يك دليل اينكه كاهش بيشتر قيمت، باعث مي‌شود توليد نفت براي برخي از توليدكنندگان توجيه اقتصادي نداشته باشد. دليل ديگر اين است كه درحال حاضر نشانه‌هاي روشني از كاهش فعاليت‌هاي مربوط به استخراج نفت وجود دارد كه در موعد خود موجب افت توليد نفت خواهد شد.
 

دنياي اقتصاد