پيام نفت -رسانه خبري تحليلي نفت، گاز و انرژي : آمار تكان دهنده ابتكار درباره بنزين‌هاي آلوده
دوشنبه، 26 خرداد 1393 - 07:45 کد خبر:31156
پيام نفت:

به گزارش نفت ما ،ديگر كم‌كم به يك‌سال مي‌رسد، روزهايي كه صداي ناكوك محيط‌زيست بلند شده و خبر مي‌دهد از بلاهايي كه در سال‌هاي گذشته بر سرش آمده است. دست روي هر حوزه‌اي كه بگذاري، صداي ناله‌اش شنيده مي‌شود. هوايي كه آسمانش رنگ باخت، درياچه‌هايي كه ديگر آبي كمرنگ شده‌اند و جنگل‌هايي كه هر روز لكه بزرگي از آن روي نقشه رنگ خاك مي‌شوند.

 روزنامه شهروند در ادامه نوشت: وقتي در مقابل رئيس سازماني كه صداي محيط‌زيست شده است، بايستي، دل‌نگراني‌هاي بسياري داري كه آنها را پرسش كني و جواب بگيري از گام‌هايي كه برداشته شده و گام‌هايي كه قرار است، برداشته شود. زمان هر چقدر هم كه باشد براي حرف زدن درخصوص روزهاي سختي كه محيط‌زيست كشور، سپري مي‌كند، كم است.

روزهايي كه معصومه ابتكار رئيس سازمان محيط‌زيست از آن به بحران ياد مي‌كند و ابايي هم ندارد تا بگويد، اتفاقاتي كه در اين عرصه مي‌افتد سقوط آزاد است. با رئيس سازماني كه حالا خود بزرگترين منتقد معضلات زيست‌محيطي شده، به گفت‌وگو نشستيم، با او از هوايي حرف زديم كه بيش از سه‌سال نفس كشيديم و به سرطان نزديك شديم. از بحران آبي گفتيم كه بر سر كشور سايه انداخته و با بي‌تدبيري در سال‌هاي اخير به فاجعه تبديل شده و از روزهايي گفتيم كه ابتكار اميدوار بود تلاش‌ها به سرانجام برسد و روزهاي خوب به محيط‌زيست لبخند بزند.

مدتي است كه مي‌گوييد وضع محيط‌زيست كشور بحراني است و حتي اخيرا در سفر به مشهد هم اشاره كرديد كه برخي از اين وضع با نام سقوط آزاد ياد مي‌كنند، اگر بخواهيد شرحي از وضع محيط‌زيست كشور بدهيد از كجا شروع مي‌كنيد؟ چون شما به‌عنوان رئيس سازمان محيط‌زيست از هرجا كه شروع كنيد يعني آن قسمت بحراني‌ترين شرايط را دارد.

از جايي شروع مي‌كنم كه بيشترين تاثير مستقيم را روي زندگي مردم دارد و بيشترين آثار و عوارض را به لحاظ اجتماعي و اقتصادي بر كشور مي‌گذارد؛ مساله آلودگي هوا در راس مشكلاتي است كه مستقيما ۳۵‌ميليون نفر از شهروندان را تحت‌تاثير قرار مي‌دهد. به همين دليل سازمان محيط‌زيست اولين موضوعي كه به آن پرداخت و اولين جلساتي كه پيگيري كرد بحث كارگروه ملي آلودگي هوا بود. در همين خصوص جلسات كاهش آلودگي هوا در شهرهاي بزرگ كشور برگزار شد تا بتوانيم اين موضوع را ساماندهي كنيم و فكر مي‌كنم نخستين موضوعي است كه دولت در آن دستاورد مشخصي دارد؛ بهبود كيفيت بنزين و سوخت ارايه شده در كشور. در اين زمينه پيشرفت كرديم، دستاورد داريم اما هنوز كار زياد است. كارگروه كاهش آلودگي هوا را در اكثر شهرهاي بزرگ همچون اصفهان، شيراز، تبريز، اراك، كرج، مشهد و اهواز با حضور و رياست استاندار آغاز كرده‌ايم.

موضوع بعدي، بحث آب است. در سال‌هاي اخير، تنش‌هاي شديد آبي در كشور وجود داشته و در عين حال به موضوع هم بي‌توجهي شده است. مخصوصا تالاب‌ها كه به صورت جدي شرايط بحراني پيدا كرده‌اند. درياچه اروميه، تالاب بختگان، پريشان و گاوخوني با مشكل مديريت آب مواجه‌ هستند. در اين بخش‌ها، تنش آبي از يك‌سو، بحران مديريت آب از سوي ديگر بحراني جدي را رقم زده است. در بخش كشاورزي ۹۳ منابع آب را با راندمان بسيار پايين، مصرف مي‌كنيم.

متاسفانه در بسياري از مناطق سدسازي‌هايي اتفاق افتاده و برداشت از چاه‌هاي زيرزميني هم بسيار فراتر از تحمل سفره‌آبي بوده است. در اين مناطق، ارزيابي زيست‌محيطي درستي نبوده و الان باعث شده كه ما تالاب يا درياچه‌اي را از دست بدهيم. اين اتفاق در سال‌هاي اخير رخ داده و تشديد آن هم در ۸‌سال گذشته بوده است كه متاسفانه ما شاهد بي‌توجهي‌هاي گسترده نسبت به مسائل آب در كشور بوديم. اين موضوع يك حركت جدي را مي‌طلبيد. نخستين مصوبه دولت در اين خصوص، احياي درياچه اروميه بوده است كه رئيس‌جمهوري هم پيگير موضوع هستند و كارگروه نجات هم با قوت روي اين موضوع كار كرده است. ما در اين زمينه مشاوران بين‌المللي داشتيم. كارگروه نجات ظرف چند روز آينده برنامه خود را نهايي خواهد كرد، البته براي احياي تالاب‌هاي اطراف درياچه اروميه گام‌هاي اجرايي در سازمان برداشته شده است. برنامه‌هاي اجرايي براي آموزش محلي كشاورزان به منظور تغيير الگوي كشت و تغيير الگوي آبياري شروع كرديم و در بسياري از اين موضوعات وارد فاز آموزش عملي شديم. همچنين مكاتبات و پيگيري‌هايي داشتيم براي باز شدن بسياري از اين آبراهه‌ها و درخواست كرديم، آبگيري سدها متوقف شود. اين مصوبه كارگروه نجات درياچه اروميه بوده كه هرگونه سدسازي جديد و آبگيري سدهاي جديد متوقف شود.

در سازمان براي باز شدن آبراهه‌ها كارهاي بسياري انجام شده اما تا زماني كه بالادست يعني وزارت جهاد كشاورزي و وزارت نيرو نسبت به اين ملاحظات تغيير رويكردي نداشته باشند و بالاخره متوجه اين واقعيت نشويم كه منابع آب محدودي داريم و حق‌آبه طبيعت و حق‌آبه محيط‌زيست را نمي‌توانيم در اين محدوديت ناديده بگيريم، فعاليت‌ها نتيجه چنداني نخواهد داشت. اين هم كار بزرگي است كه من از آن به‌عنوان يك انقلاب نام مي‌برم. در كنار بحث آب و تالاب، بحث گردوغبار، مساله تنوع زيستي ايران، جنگل‌هاي هيركاني، بلوط و آلودگي خاك هم موضوعاتي هستند كه مي‌توان به آنها اشاره كرد. به عبارتي مساله و معضل زياد است.

بحث اولي كه مطرح كرديد، آلودگي هوا بود، به همان موضوع برگرديم. چند وقتي هست كه سازمان محيط‌زيست به صورت پي‌درپي اعلام مي‌كند كه بنزين توليدي در پتروشيمي‌ها سرطان‌زاست و در آخرين اظهارنظر هم اعلام كرديد كه مستندات سرطان‌زا بودن بنزين توليدي در پتروشيمي‌هاي كشور موجود است. درخصوص اين مستندات توضيح دهيد، بنزين توليدي در پتروشيمي‌ها در مقايسه با استانداردهاي جهاني چه وضعيتي داشت كه باعث شده شما اصرار داشته باشيد بنزين توليدي در پتروشيمي‌هاي كشور سرطان‌زاست؟

از اواخر‌ سال ۸۸ و ‌سال ۸۹ تحت‌عنوان خودكفايي بنزين، دولت قبل ۲ فرآورده را تحت‌عنوان رفورميت (Rfvrmyt) و بنزين پيروليز (Pyrolysis gasoline) را به بنزين خودكفايي اضافه كرد. در رفورميت و بنزين پيروليز، مخصوصا بنزين پيروليز، ۵۰‌درصد بنزن در تركيبات فرار و حلقوي آروماتيك آن وجود داشت. بنزن يك تركيب حلقوي فوق‌العاده سرطان‌زاست كه در برگه مشخصات اين ماده شيميايي نوشته شده استنشاق اين ماده بسيار خطرناك و عاملي است براي لوسمي (سرطان). اين موضوعي كاملا شناخته شده است، حتي اگر بنزن را در اينترنت جست‌وجو كنيم، مي‌بينيم كه نوشته Carcinogenic Grade A يعني سرطان‌زاي درجه يك. وجود اين ماده را در هواي شهر تهران ابتدا با پيگيري‌هايي كه كميسيون محيط‌زيست شوراي شهر با همكاري شركت كنترل كيفيت هوا انجام داد، بررسي كرديم و آن موقع مشخص شد كه متاسفانه ميزان بنزن در هواي شهر تهران به‌خصوص در پمپ بنزين‌ها بسيار بالاتر از حد استاندارد است كه بسيار نگران‌كننده و خطرناك است. همچنين تركيبات ديگري مثل زايلين (Xylene) و تولوئن (Toluene)، كه مشخص شده ميزان زايلين هم بسيار بالاتر از ميزان استاندارد بوده است. همزمان آلودگي‌هاي ديگري هم در هوا داشتيم، موضوع گوگرد بسيار جدي بود. گازوييلي كه توزيع مي‌شد ۹۰۰۰PPM گوگرد داشت، گوگرد آلاينده بسيار خطرناكي است. بحث ذرات ۵.۲ ماكرون را هم داشتيم. در اين ميان، بحث ذرات دوده حاصل از ديزل و احتراق ناقص را داشتيم. همه اين تركيبات در بلندمدت غلظت خون، گرفتگي عروق، سكته‌هاي قلبي و مغزي و سرطان‌ها را به‌وجود مي‌آورند اما آنچه اثر آني و سريع مي‌توانست داشته باشد و تهديد بود، بحث بنزن بود.

اين از همان موقع براي ما محرز بود كه ميزان بنزن بالاتر از حد استاندارد است. اندازه‌گيري‌هاي شركت كنترل كيفيت هوا در آن زمان و اندازه‌گيري‌هاي دانشگاه‌هاي مستقل همه اين موضوع را تاكيد مي‌كرد. دولت يازدهم كه تشكيل شد مستندات آلودگي هوا را از دانشگاه‌هاي مختلف جمع‌آوري كرديم و متوجه شديم دانشگاه‌ها چقدر روي اين موضوع كار كرده‌اند. متوجه شديم بسياري از دانشگاه‌هاي مستقل به همان نتيجه‌اي رسيده بودند كه ما در شهرداري رسيده بوديم. برخي از اين دانشگاه‌ها روي كيفيت بنزين هم كار كرده بودند. كيفيت بنزين هم نتايجي كه ما رسيده بوديم را تاييد مي‌كرد. متاسفانه در شرايطي سازمان را تحويل گرفته بوديم كه ابتدا بايد ساختار را سرپا مي‌كرديم تا بعد مي‌توانستيم به وظايف و تكاليف معطل مانده رسيدگي كنيم. اين موضوع كمي طول كشيد تا ما سرپا شويم تا بتوانيم افراد را با تكاليف، قانون و مسئوليت‌ها آشنا كنيم تا به اين مسائل وفادار شوند. پس از آن اندازه گيري‌ها و بررسي‌ها را شروع كرديم. تمام اطلاعاتي كه جمع كرديم نشان‌دهنده اين مساله بود كه بنزين پتروشيمي بسيار خطرناك است و به اين نتيجه رسيديم كه اولين معضل و اولين مساله بايد حذف بنزين توليدي در پتروشيمي‌هاي كشور باشد. خوشبختانه با وزارت نفت شروع كرديم، مهندس زنگنه وقتي مستندات را ديدند موضوع را پذيرفتند، سازمان طي مكاتباتي مستندات را ارايه كرد و با برنامه‌ريزي كه صورت گرفت بنزين توليدي در پتروشيمي‌ها از تمام شهرهاي كشور حذف شد. معضل بزرگي را از پيش‌رو برداشتيم. حالا كار شروع شده روي اين‌كه بنزين استاندارد يورو۴ براساس تواني كه پالايشگاه‌هاي كشور دارند، مرحله به مرحله در شهرهاي مختلف، توزيع شود. اين كار در تهران، اراك و كرج شروع شده است و براساس مصوبه دولت تا پايان آذر در تمام شهرهاي بزرگ كشور، بنزين استاندارد خواهيم داشت اما اين يك بخش كار است، برنامه كاهش آلودگي هوا كه دولت مصوب كرده بخش‌هاي متعددي دارد، حداقل ۱۵دستگاه درگير اين برنامه خواهند بود كه مشاركت مردم هم در اين برنامه بسيار مهم است.

گفتيد كه از ‌سال ۸۸ تا ۸۹ اين بررسي‌ها انجام و نتايج آن مشخص شده بود. از ‌سال ۸۹ تا ‌سال ۹۲ كه دولت يازدهم روي كار آمد، حدود ۳‌سال بنزين به قول شما سرطان‌زا يا بنزين سمي داخل باك خودروها ريخته شد. چه گروهي را در دولت قبل مسئول اين مي‌دانيد كه توجهي به سوختن اين بنزين در باك خودروها نكرد و اجازه داد بنزين سمي در كشور توزيع شود؟

بارها شوراي شهر اين موضوع را اعلام كرد. كميته محيط‌زيست و خود من. چندين نوبت راجع به اين موضع مكاتبه كرده و گزارش تهيه كرديم. اول در حد تذكر و مكاتبه بود، بعد رسيد به مصاحبه. بارها اين موضوع را در اخبار اعلام كرديم. جلسات متعددي را كميته محيط‌زيست شوراي شهر گذاشت، به دولت تذكر داد كه اين شرايط، غيرقابل قبول است و شوراي شهر اين موضوع را نمي‌پذيرد ولي متاسفانه، دولت تكذيب مي‌كرد. حتي در گزارش‌هايي كه به دستگاه‌هاي ديگر دادند، اين موضوع را تكذيب كردند و اطلاعات نادرستي را به دست نمايندگان مردم رساندند. به هر حال يك جرياني در دولت بوده كه كاملا موضوع را انكار مي‌كرد و اجازه نمي‌داد اخبار و اطلاعات درست به دست مسئولان برسد. حتي شايد اجازه نمي‌دادند به دست مقامات يك‌درجه بالاتر برسد. نمي‌دانيم در چه رده‌اي از موضوع اطلاع داشتند و در چه رده‌اي اطلاع نداشتند ولي هرچه بوده سياستي بوده كه اين موضوع را پنهان كنند.

موضوع دوم كه اشاره كرديد، بحث بحران آب است. در اين خصوص ۲موضوع مطرح است، يكي بحث سفره‌هاي آب زيرزميني و يكي هم بحث خشك شدن تالاب‌ها. چندي پيش معاون محيط‌زيست طبيعي سازمان محيط‌زيست اعلام كرد كه از ۶۰۰ سفره آب زيرزميني كشور ۲۹۰ سفره وضعيتي بدتر از درياچه اروميه دارند اما به اين موضوع توجه چنداني نمي‌شود. در حال حاضر وضع سفره‌هاي آب زيرزميني كشور به چه صورت است؟ در كدام مناطق بحران شديدتر است؟

در حال حاضر يعني در اين فصل وضع تالاب‌هاي كشور، كمي بهتر است. در بهار وضع درياچه اروميه مقداري بهتر است و ۳۳‌درصد درياچه اروميه به عمق ۳۰سانتيمتر آبگيري شده، اين موضوع هم فصلي است يعني اگر دوباره دما بالا برود و بارندگي كم شود، اين آب دوباره عقب‌نشيني خواهد كرد اما در‌ هامون اتفاق بسيار خوبي افتاده، در ‌هامون بارندگي بسياري داشتيم، برهمين اساس وضع تالاب‌هامون در مقايسه با سال‌هاي گذشته بسيار بهتر است. بهبود وضع اين تالاب حاصل تلاش‌هايي در داخل هم هست. راه‌آب‌هايي كه بسته شده بود با همكاري وزارت كشور باز شد، مسير ورود آب به كشور به غير از هيرمند، مسيرهاي ديگري هم بازگشايي شد. آخرين تصاوير از‌ هامون نشان‌دهنده بازگشت حيات به ‌هامون است. بخش عمده‌اي از اين كار در كنار بارش، تلاش‌هايي بوده كه دولت انجام داد و ديپلماسي بود كه حقابه ‌هامون گرفته شود. در مورد سفره‌ها؛ متاسفانه چندين ‌سال برداشت بي‌رويه از سفره‌ها داشتيم. سفره‌هايي كه همه‌جاي دنيا مي‌گويند آب‌هاي زيرزميني، ذخاير استراتژيك هستند و نبايد ۸۵‌درصد مورد بهره‌برداري قرار بگيرند اگر فشار زياد بود تا ۴۰‌درصد اجازه برداشت وجود دارد تا ۶۰‌درصد ذخاير باقي بماند. ما بيش از ۸۵‌درصد برداشت كرده‌ايم. مخصوصا در سال‌هاي اخير كه بسياري از سفره‌هاي ممنوعه را بازكرديم، آن هم بدون هيچ دليلي.

در كدام مناطق وضع بحراني‌تر است يعني بيشتر برداشت شده؟

در همه مناطق ما اين مشكل را داريم. در سفر شيراز، آقاي ايماني امام جمعه شيراز مي‌گفت كه ما ۳۰۰متر بايد زمين را حفر كنيم تا به آب برسيم. در خراسان هم همين وضع حاكم است. خراسان بسيار شرايط سختي دارد. ما كاهش روان‌آب‌ها را هم در اين سال‌ها داشته‌ايم، كاهش روان‌آب چندين دليل دارد كه يكي از آنها بحث گرم شدن زمين است، ايران ۵.۱ درجه گرم شده كه اين موضوع بر وضع روان آبها تاثيرگذار خواهد بود. سفره‌هاي فلات مركزي هم همين وضع را دارند كه براي آنها بايد برنامه‌ريزي بسيار جدي انجام داد. مديريت منابع آب، استفاده صحيح از اين منابع، بازنگري در سياست‌هاي گذشته مخصوصا در بخش كشاورزي و حتي بحث‌هاي سدسازي. برخي معتقدند ما به جاي سدسازي كه تبخير بالايي دارد برگرديم به بحث آبخانداري يعني روش‌هاي سنتي نگهداري آب. در ايران هميشه بحث آبخانداري يا بحث قنوات در روش‌هاي نگهداري مطرح بوده است، چون آب زيرزمين نگهداري مي‌شده تبخير كم مي‌شده ولي ما به سمت روش‌هايي رفتيم كه كارآيي چنداني ندارد و اين مشكلات را به همراه داشته است. متاسفانه فشار عجيبي از طرف دو گروه براي توسعه سدسازي در كشور وجود داشته و دارد؛ يكي از طرف نمايندگان محلي كه بسيار فشار مي‌آوردند براي سدسازي و ديگري شركت‌هاي سدساز است كه بدون توجه به تبعات، به خاطر منافعي كه دارند بر اين موضوع اصرار مي‌كنند.

گفته مي‌شود كه تعداد تمام سدهاي كشور، يعني سدهاي در حال بهره‌برداري در حال ساخت و در دست مطالعه، حدود ۱۲۰۰ سد مي‌شود، ضرورت داشتن اين ميزان سد در كشور چيست؟

متاسفانه فشارهايي براي ساخت سدها در كشور وجود دارد، مثلا در حوزه اروميه ساخت ۹۳ تا سد مطرح بوده كه بايد ساخت اين سدها مورد ارزيابي زيست‌محيطي قرار مي‌گرفت. ۳۳ سد ارزيابي شد كه در اين ارزيابي‌ها ساخت ۲۳ سد شد. سازمان هم با ساخت بسياري از اين سدها مخالف بوده اما فشارها كار خود را انجام دادند. فشار نمايندگان محلي از مهم‌ترين عوامل پيشبرد سدسازي در كشور است.

گزارش‌هايي از برخاست نمك در محدوده درياچه اروميه شنيده شده و گفته مي‌شود كه زمين‌هاي اطراف درياچه در حال تبديل شدن به شوره‌زار هستند. چنين گزارش‌هايي به سازمان رسيده؟

اميدواريم با اين بارندگي‌هايي كه شده و بازگشت آبي كه انجام شده است، اين اتفاق نيفتد و پيشگيري شود. تدابيري هم در كارگروه نجات درياچه اروميه در اين خصوص پيش‌بيني شده كه به‌زودي اين تدابير آغاز خواهند شد و اجازه نخواهند داد اين مساله پيش بيايد، البته در اين فصل امكان ندارد، اين اتفاق رخ بدهد. اميدواريم در تابستان و پاييز هم پيشگيري كنيم كه چنين اتفاقي نيفتد.

واگذاري بهره‌برداري و نگهداري پرديسان به شهرداري به كجا رسيد؟ خبرهايي شنيده شد مبني بر امضاي تفاهمنامه‌اي بين سازمان محيط‌زيست و شهرداري درخصوص واگذاري بهره‌برداري و نگهداري از پرديسان.

پارك پرديسان به هيچ بخشي واگذار نخواهد شد. سند پارك پرديسان متعلق به سازمان محيط‌زيست است. بهره‌برداري آن هم متعلق به مردم شهر تهران خواهد بود ولي مشاركت شهرداري تهران براي اجراي طرح جامع پارك پرديسان بسيار ضروري است. با توجه به اين‌كه پارك پرديسان به مردم شهر تهران خدمات مي‌دهد، فكر مي‌كنيم نقش شهرداري در اين بخش، منطقي و ضروري است. بر همين اساس، قطعا مشاركت خوبي را با شهرداري تهران براي اجراي طرح جامع پرديسان خواهيم داشت. در همين خصوص يك تفاهمنامه‌اي را پيش‌بيني كرده‌ايم كه حتما امضا خواهد شد .