ايران كشوري است كه با دارا بودن 11 درصد ذخاير نفت، 17 درصد ذخاير گاز طبيعي جهان، احتساب ذخاير معدني زغالسنگ و ديگر مواد معدني، 7 درصد از كل ذخاير و منابع طبيعي جهان را در دست دارد.
با توجه به اين جايگاه در كنار وسعت، جمعيت، موقعيت ژئوپليتيك و جايگاه خاص آن در غرب آسيا ميتوان ايران را يكي از كليديترين بازيگران انرژي در غرب آسيا دانست. در اين چارچوب بايد ابتدا جايگاه ايران را در مناسبات بينالمللي و بازارهاي جهان تبيين كرد. لازم است مشخص شود كه بايد ايران را متعلق به خاورميانه بدانيم يا آن را كشوري در حوزه جنوبي خزر، غرب آسيا يا يكي از قطبهاي موثر در بازار انرژي به شمار آوريم.
در همين راستا ديروز همايش بينالمللي انرژي غرب آسيا در مركز بينالمللي همايشهاي صدا و سيما تشكيل شد. در اين همايش كه به دعوت معاونت پژوهشهاي روابط بينالمللي مركز تحقيقات استراتژيك صورت گرفته بود، دكتر عباس ملكي به عنوان رئيس علمي همايش به تبيين اهداف همايش پرداخت.
وي در اين باره گفت: براي بررسي جايگاه انرژي ايران در تعامل با كشورهاي منطقه و بازارهاي جهاني، بايد ويژگيهاي داخلي كشورمان را بررسي كنيم. وي افزود: در اين راستا جاي پاسخ چند سوال خالي به نظر ميرسد. اول اينكه آينده مصرف انرژي در جهان تا چه اندازه بين انرژيهاي فسيلي و تجديدپذير تقسيم ميشود؟
حمل و نقل در آينده چه مقدار از انرژيهاي فسيلي را به خود اختصاص ميدهد؟ آينده مصرف زغالسنگ با توجه به نگرانيهاي زيست محيطي چگونه خواهد بود؟ كشورهاي غربي با GDP بالا غالبا مصرف سوخت بالايي دارند ولي براي كشورهايي همچون چين و هند اين حجم مصرف بسيار كم است، ايران از اين شرايط چگونه ميتواند استفاده كند؟ سهم ايران در منافع نفتي خاورميانه چگونه است؟ با توجه به ذخاير نفت و گاز ايران در كنار مصرف روزافزون آن در داخل چه بايد كرد؟ آيا بايد دوباره به روزهاي اوج توليد بازگشت يا خير؟
اينها قسمتي از سوالاتي بود كه دكتر ملكي استاديار دانشگاه شريف به عنوان رئيس علمي همايش مطرح كرد و از كارشناسان حاضر در همايش خواست كه به قسمتي از اين سوالات پاسخ دهند. دكتر فشاركي اولين كسي بود كه در اين خصوص نظر خود را بيان كرد.
وي با بيان اينكه در دنياي گاز، نفت و بهطور كلي انرژي هر تصميمي بايد براساس علم اقتصاد گرفته شود، گفت: در ايران قراردادهايي مورد بحث قرار ميگيرد كه صرفه اقتصادي ندارند و محكوم به شكست هستند.مثلاً پروژه انتقال گاز به اروپا از اين موارد است. وي در ادامه تصريح كرد: در حال حاضر اروپا گاز را با قيمتي كمتر از 7 دلار در هر ميليون BTU به فروش ميرساند و اگر ايران بخواهد گاز را به اروپا صادر كند بايد بيشتر از 7 دلار هزينه كند تا گاز را به اروپا برساند، بنابر اين اين قرارداد به هيچ وجه اقتصادي نيست.
وي با اشاره به قيمت گاز صادراتي به تركيه گفت: گازي كه به تركيه ميفروشيم كشور را بدعادت كرده است زيرا تركيه با قيمت 14 دلار در هر ميليون BTU گاز را از ما ميخرد كه اين قيمت براي گاز منطقي نيست و البته تركيه نيز به محض دستيابي به منابع گازي كردستان عراق ديگر حاضر نميشود از ما گاز بخرد. وي در ادامه به انقلاب ذخاير شيل در آمريكا اشاره كرد و گفت: انقلاب انرژي در آمريكا يك واقعيت است و اينكه بعضيها ميگويند ذخاير شيل افسانه است و واقعيت ندارد، براساس واقعيت و آمار نيست.
وي در ادامه تصريح كرد: در حال حاضر توليد نفت از منابع شيل بيش از 2 ميليون بشكه است كه تا سال 2017 به 4 ميليون بشكه ميرسد و به نظر من تا 15 تا 20 سال آينده هم اين توليد همچنان ادامه خواهد داشت. از اين 2 ميليون بشكه حدود 2/1 ميليون بشكه ميعانات گازي است كه از ذخاير گاز شيل استخراج ميشود و با اين رقم آمريكا توانسته است بزرگترين توليدكننده ميعانات گازي در دنيا شود. وي افزود: به عنوان مقايسه حجم توليد ميعانات گازي در قطر روزانه 750 هزار بشكه و در ايران مشخصا از پارس جنوبي بين 400 تا 450 هزار بشكه در روز توليد است.
مديرعامل شركت «فاكت» در ادامه با اشاره به دو روش صادرات گاز از طريق LNG و خط لوله گفت: ايران در صادرات LNG بسيار عقب است و ما نميتوانيم در اين بازار كه علاوه بر آمريكا و كانادا كشورهايي مانند موزامبيك و تانزانيا حضور دارند به رقابت بپردازيم. در حال حاضر ايران تنها شانس صادرات گاز از طريق ساخت خط لوله را دارد. دكتر فشاركي با اشاره به طولاني مدت بودن قراردادهاي گازي نسبت به قراردادهاي نفتي گفت: قراردادهاي گازي به دليل ساخت زيربنا براي انتقال گاز علاوه بر هزينه بر كردن صادرات گاز تعهداتي را نيز براي دو طرف به ارمغان ميآورد كه بعضا اين تعهدات بسيار دست و پاگير است. مثلا در قرارداد كرسنت با وجود ارزان بودن قيمت گاز، ايران بايد به تعهد خود عمل ميكرد و به امارات گاز صادر ميكرد.
وي با بيان اينكه قطب مصرف انرژي در دنيا در حال تغيير است، گفت: تا 6 ماه آينده رشد تقاضاي انرژي خاورميانه بيشتر از چين خواهد شد و در آينده خاورميانه مركز مصرف انرژي در دنيا ميشود، اين فرصت بزرگي است كه ايران ميتواند از آن استفاده كند.
سخنران ديگر اين همايش دكتر علي شمس اردكاني رئيس كميسيون انرژي اتاق بازرگاني، صنايع و معادن و كشاورزي ايران بود. وي سخنراني خود را با انتقاد از طرح گازرساني سراسري شروع كرد و گاز رساني به تمامي روستاها را از اول غلط دانست و گفت: ايران سومين مصرفكننده بزرگ جهان است و بيش از چين گاز مصرف ميكند. وي افزود: تامين رشد عجيب تقاضا با قيمتهاي پايين فعلي اصلا مقدور نيست.
به عقيده شمس اردكاني سيستم دولتي در هزينههاي داخلي انرژي غلط عمل كرده و درخصوص بسياري از تصميمات كلان تعقل اقتصادي حاكم نبوده است.
وي در اين خصوص شيوه انتقال گاز طبيعي را به عنوان نمونه مطرح كرد و گفت: هزينه انتقال رايگان كپسولهاي گاز مايع به برخي روستاها از احداث خطوط لوله به روستاهايي با جمعيت محدود كمتر است.
به گفته وي ابوظبي لولهكشي گاز ندارد ولي روستاهاي بالاي 20 خانوار در كشور ما در كنار شهرهايي همچون بوشهر و بندرعباس از لولهكشي گاز طبيعي برخوردار هستند. وي در ادامه افزود: نقش خود را براي توسعه ايران به عنوان هاب انرژي منطقه خوب ايفا نكردهايم. هماكنون توجه ما به سمت بازارهاي آسياي جنوب شرقي است كه اقتصادهايي روبه رشد دارند. اقتصادهاي رو به رشد نيز توان پرداخت قيمت گاز وارداتي خود را داشته و ميتوانند تراز پرداختهاي خود را تسويه كنند. علي شمس اردكاني با انتقاد از جايگاه ايران در تجارت جهاني حجم 25/0 درصدي ايران از تجارت جهاني را باوجود سهم يك درصدي از جمعيت جهان ناعادلانه خواند و گفت: افزايش تجارت جهاني كشورمان تنها به كمك صادرات نفت، گاز، ميعانات گازي و فرآوردههاي نفتي و پتروشيمي ممكن است.
به گزارش دنياي اقتصاد،ابراهيم رحيمپور، معاون وزير امور خارجه در امور كشورهاي آسيايي و اقيانوسيه ميهمان بعدي اين همايش بود كه به سخنراني پرداخت. وي با توجه به جلو افتادگي 160 ميليارد دلاري قطر در پارس جنوبي كه شمس اردكاني به آن اشاره كرد، گفت: مباحث سياسي باعث شد به جاي اينكه نفت بر سر سفرههاي مردم جاري شود به جيب شيخ نشينان قطر بريزد. او در ادامه از مذاكرات طولاني جهت انعقاد قراردادهاي گازي انتقاد كرد و گفت: قرارداد فعلي گاز ايران و تركيه پس از 15 سال مذاكره منعقد شد و مذاكرات طولاني براي انتقال گاز به هند هيچ وقت به نتيجه نرسيد.
او ايران را يكي از قدرتمندترين كشورهاي جهان در حوزه نفت و گاز و مناسبات بينالمللي عنوان كرد و ضمن انتقاد از شرايط فعلي فروش و بازاريابي، از مذاكرات به عمل آمده بين دكتر روحاني و روساي جمهوري روسيه و چين به عنوان قدم بزرگي براي افزايش حجم صادرات نفت و گاز ايران ياد كرد. او گفت: با توجه به جايگاه ايران در حوزه انرژي براي 50 سال آينده ايران ميتواند حرف اول را در اين حوزه بزند. وي همچنين جايگاه ايران براي ترانزيت را مهم ارزيابي كرد و گفت: كشورهاي روسيه، تركمنستان، آذربايجان و قزاقستان در شمال ايران از نقاط قوت ما براي ترانزيت است.
وي در كنار منابع فعلي امنيت منابع و امنيت خطوط انتقال را مهم ارزيابي كرد و گفت: امنيت انرژي گاهي از خود انرژي هم مهمتر است.
او در شرايط وخيم منطقه از لحاظ امنيتي و با توجه به منابع عظيم انرژي، ترانزيت مناسب و امنيت مطلوب، ايران را جزيره ثبات ناميد و مذاكرات فعلي براي فروش نفت خام به روسيه را مثبت ارزيابي كرد و اين مطلب را در چارچوب افزايش واردات اقتصادي با روسيه عنوان كرد و گفت: حجم تجارت 3 ميليارد دلاري با روسيه به هيچ عنوان كافي نيست و نياز به افزايش اين حجم حس ميشود.